خلاصه ماشینی:
سياست و حوزه هاي علميه در سير حركت علما وانديشمندان اسلامي بارها بر طرز فكر جدائي دين از سياست شورش شده است - جدائيي كه محصول دوري او تعاليم وحي و پاسداران آن بشمار مي رفت اما هيچگاه اين نوع حركت ها قابل مقايسه با آنچه ما آكنون مواجه با آن هستيم نبودخ و نيست .
مرحوم آيت الله بروجردي در مباحث درسي[ صلاه جمعه] اين نكته را تصريح فرموده اند كه: براي آنكس كه دراحكام و قوانين اسلام تتبع كند شكي باقي نمي ماند كه اسلام دين سياسي اجتماعي بوده و احكامش صرفا در محور عباديات و سعدات اخروي نيست .
اين خلط عميق بين جهات روحي و فوائد سياسي ازاختصاصات دين اسلام است] 2 و امام خميني نيز طي ساليان متمادي بر جوامع اسلامي براي تبيين همين اصل اساسي فرياد زدند و ما به ذكر نمونه هاي اندك از گفتار ايشان بسنده مي كنيم : اسلام دين سياست است .
و اصولا جعل و تشريع[ جهاد تهاجمي] دراين راستا قرار دارد اما در كناراين مسئوليت تعهدي عظيم تر واساسي تر در مقابل[ امت اسلامي] بر عهده او است زيرا وحدت در عقيده راه و هدف موجب مي شود كه انسان مسلمان نسبت به حوادثي كه در جامعه اسلامي مي گذرد و تيز بينانه تر بنگرد مطالعه كند و تحليل كند و بر اساس آن به تلاش مناسب برخيزد.
و لذا در آيات و روايات اسلامي مسئوليت هاي اجتماعي سنگيني بر عهده علماء قرار داده شده است و براي نمونه مواردي ذكر مي شود: ي 1 ولايت عامه مسلمين (ولايت فقيه ) 2احقاق حقوق مردم (قضاوت و...