چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوج ها بود. جامعة این پژوهش مشتمل بر کلیه زوجینی بودند که به دلیل مشکلات و تعارضات زناشویی و عدم صمیمیت در روابط به سرای سلامت مراجعه نموده بودند. در این پژوهش با بهره گیری از شیوة نمونه گیری در دسترس، 20 زوجی که بالاترین نمرات را در ابزارهای پژوهش کسب کرده بودند، انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10 زوج) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، ابزار دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و مقیاس میل به طلاق روزولت، جانسون و مورو (1986) بود که توسط شرکت کنندگان هر دو گروه قبل و بعد از مداخله تکمیل گردید. تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که آموزش رویکرد هیجان مدار، باعث کاهش معنادار دلزدگی زناشویی و دو مؤلفة خستگی عاطفی و خستگی روانی در زوجین تحت مداخله شده است، اما در کاهش خستگی جسمانی زوجها مؤثر نبوده است. دیگر نتایج حاکی از آن بود که میل به طلاق در زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری پیدا کرده بود. با توجه به یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش رویکرد هیجان مدار توانسته بر کاهش دلزدگی زناشویی و میل به طلاق در زوجین مؤثر واقع شود. مشاوران و درمانگران خانواده می توانند از یافته های پژوهش حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی استفاده کنند.
The present research was aimed to investigate the effectiveness of training of emotionally-focused approach on couple burnout and tendency for divorce in couples. The population included all the couples who visited the Health House because of marital problem and conflict and lack of intimacy in their relationships. In the present research, by using available sampling method, 20 couples were selected who had the highest scores in the research questionnaire, and their assigned into two groups experiment and control (10 couples per group). Data gathering tools in the present research were Pains Couple Burnout Measure (1996) and the Divorce Tendency Scale of Roswelt, Jonson &, Moro (DTS) (1986), which were completed by the participations of both groups before and after the intervention. The results of the multivariate covariance analysis suggested that the training of emotionally-focused approach has led to significant decrease in couple burnout and two components of emotional exhaustion and mental fatigue in couples of the experiment group, but it has not been effective on reducing physical fatigue of the couples. Other results indicated that tendency to divorce in couples of the experiment group has had significant reduction compared to the control group. According to the findings of the present research, it can be concluded that training of the emotionally-focused approach has been able to be effective on reducing couple burnout and tendency to divorce in couples. Counselors and family therapists can use the findings of the present research for their clinical and therapeutic interventions.
خلاصه ماشینی:
اثربخشي آموزش رويکرد هيجان مدار بر دلزدگي زناشويي و ميل به طلاق در زوج ها o The Effectiveness of Training of Emotionay-Focused Approach on Coupe Burnout and Coupes Tendency for Divorce o محمد محمدي * دکترجواد اژه اي * دکترمسعود غلامعلي لواساني * چکيده هدف پژوهش حاضر تعيين اثربخشي آموزش رويکرد هيجان مدار بر دلزدگي زناشويي و ميل به طلاق در زوج ها بود.
تحليل کوواريانس چند متغيري نشان داد که آموزش رويکرد هيجان مدار، باعث کاهش معنادار دلزدگي زناشويي و دو مؤلفۀ خستگي عاطفي و خستگي رواني در زوجين تحت مداخله شده است ، اما در کاهش خستگي جسماني زوج ها مؤثر نبوده است .
با توجه به يافته هاي اين پژوهش مي توان نتيجه گرفت که آموزش رويکرد هيجان مدار توانسته بر کاهش دلزدگي زناشويي و ميل به طلاق در زوجين مؤثر واقع شود.
ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي پژوهش (رجوع شود به تصویر صفحه) براي بررسي اين فرضيه که آموزش رويکرد هيجان مدار، دلزدگي زناشويي و ميل به طلاق در زوج ها را کاهش مي دهد، از آزمون تحليل کوواريانس چندمتغيره استفاده شد که نتايج آن در ادامه ارائه گرديده است .
o براي بررسي اين فرضيه که آموزش رويکرد هيجان مدار، دلزدگي زناشويي و ميل به طلاق در زوج ها را کاهش مي دهد.
نتايج به دست آمده از آزمون اين فرضيه نيز حاکي از آن بود که آموزش رويکرد هيجان مدار نتوانست تغيير معناداري را در بهبود و کاهش خستگي جسماني زوج هاي تحت مداخله ايجاد نمايد.
آموزش رويکرد هيجان مدار باعث کاهش ميل به طلاق زوج هاي تحت مداخله شده است .