چکیده:
این مقاله نوشتاری پیرامون بررسی رابطه میان مولفههای خلق مکان در فضاهای ایستگاهی حملونقل ریلی با غنای حسی بهعنوان مهمترین مولفه معماری حواس است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی، در بستر پیمایشی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای و اخذ نظر صاحبنظران بهوسیله پرسشنامه و مصاحبه بوده است که با توجه به آزمون فریدمن، خوانایی و جهتیابی- مسیریابی بهعنوان اولویت نخست مولفههای خلق مکان در فضاهای ایستگاهی ریلی انتخاب گردید. سپس بهمنظور تحقق خوانایی و تسهیل مسیریابی و جهتیابی در این فضاها تاثیر غنای حسی بر مولفههای مذکور سنجیده شد. در این راستا، ایستگاههای مترو تجریش، فرودگاه مهرآباد و میدان ولیعصر بهعنوان نمونه انتخاب و با استفاده از پرسشنامه مصور و مصاحبه با کاربران تحت شرایط خاص حسی دادههای اولیه کامل شد. در مرحله تحلیل دادهها از تحلیل ساختار واریانس یا مدلسازی معادلات ساختاری (SEM)، استفاده شده است. سپس، فرضیات پژوهش یعنی رابطه میان غنای حسی با افزایش خوانایی و تسهیل مسیریابی- جهتیابی براساس ضرایب معناداری بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده وجود روابطه قوی میان عوامل فوق الذکر است.
This article tries to examine the relationship between the components of location creation in stationary rail transport spaces with sensory richness as the most important component of sensory architecture. The research method was descriptive-analytical, in the context of the survey and using library studies and obtaining the opinion of experts by questionnaire and interview, which according to Farid Man's test, legibility and orientation-orientation as the first priority of the components of place creation. It was selected in rail station spaces. Then, in order to achieve legibility and facilitate routing and orientation in these spaces, the effect of sensory richness on the mentioned components was measured. In this regard, Tajrish metro stations, Mehrabad airport and Valiasr square were selected as the sample and the initial data were completed using a picture questionnaire and interviews with users under special sensory conditions. In the data analysis stage, the analysis of variance structure or structural equation modeling (SEM) was used, then the research hypotheses, i.e. the relationship between sensory richness and increasing legibility and facilitating routing-orientation based on significant coefficients were examined and approved.
خلاصه ماشینی:
در محيط اشيا ديده و لمس مي شوند، بوها استشمام مي شوند، صـداها شنيده مي شوند و به اين ترتيب تجربه هاي حسي - عاطفي متنوعي شکل مي گيرند (لطفي و زماني ، ١٣٩٣: ٤٤)؛ به عبارت ديگر تجربـه انسـان از محيط از طريق کانال هاي حسي متعدد بينايي ، شنوايي ، بويايي ، چشايي و لمسي صورت مي گيرد و کيفيتي را براي محيط ايجـاد مـي کنـد کـه تحت عنوان غناي حسي شناخته مي شود (صداقت ، ١٣٩٦: ٧٣).
(به تصویر صفحه رجوع شود) تصوير ٣- مدل مفهومي تأثير مؤلفه هاي معماري حواس بر خوانايي و مسيريابي -جهت يابي (مؤلفه هاي خلق مکان در فضاهاي ايستگاهي حمل ونقل ريلي ) 67 براي بررسي برازش مدل در حداقل مربعات جزئي ، از معيار کيفيت جهاني که توسط آماتو و همکاران در سال ٢٠٠٤ مطرح شد، استفاده شده است .
از پژوهش و بررسي هاي ميداني به عمل آمده نتيجه گيري مي شود که مؤلفه هاي طراحي فضاهاي ايستگاهي حمل ونقل ريلي (مبتني بر خلق مکان ) يعني مختصات کالبدي ، تجربه شخصي و خصوصيات مکاني به واسطه غناي حسي داراي تأثير مستقيم و قابل ملاحظه اي بر افزايش سطح خوانايي و تسهيل در مسيريابي و جهت يابي است .
(به تصویر صفحه رجوع شود) تصوير ٥- مدل مفهومي خلق مکان در ايستگاه هاي حمل ونقل ريلي شهر تهران بر اساس مباني نظري ، مؤلفه ها و زير مؤلفه ها، نظامات و مصاديق معماري ٦٩ فهرست منابع افروغ ، ع .