چکیده:
یکی از نارساییهای دموکراسی نمایندگی کاهش انگیزة شهروندان برای مشارکت سیاسی است. تحلیلگران، بازیگران و نمایندگان دولت با این مسئله دست به گریبان بوده و درصدد پاسخ به این پرسش هستند که چگونه به بهترین شکل میتوان شهروندان را در فرایندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری مشارکت داد. طبق بررسی ما اگرچه برخی تحقیقات اخیر به مسئلۀ مشارکت دموکراتیک سیاستی پرداختهاند، تعداد بسیار محدودی از آنها بر درک طبیعت، محرکهها و روشهای مشارکت سیاستی تأکید دارند و به بررسی خصوصیات و فضاهای نهادی که ارتباطات مشارکتی در آنها روی میدهند، پرداختهاند. بهنظر میرسد تسهیل و افزایش مشارکت سیاستی مستلزم شکل جدیدی از رابطة بین دولت و جامعه است که میتوان با وضع ترتیبات نهادی در سه سطح ماهوی، سطح رویهای و سطح عملیاتی آن را حل کرد. برای تسهیل و افزایش مشارکت سیاستی در هر سه سطح دگرگونی و تحولاتی لازم است که هر کدام فلسفه، سازوکارها، ترتیبات و تفاوتهای با هم دارند.
One of the shortcomings of representative democracy is reduce the incentive for citizens to political participation. Analysts, actors and government representatives to grapple with this issue and seek answers to the question, how best can the participation of citizens in decision-making and policy-making process. According to our survey, although some recent studies have addressed the question of democratic policy participation, very few of them understand the nature, dynamics and characteristics of participatory methods and focus on institutional spaces that have been occurring in their participatory communications. It seems that facilitate and increase policy participation requires a new form of relationship between state and society. Institutional arrangements that can be levied at three levels substantive, procedural and the operational level. To facilitate and increase policy participation at all levels changes and developments it is necessary that each philosophy, mechanisms, arrangements and differences with each other.
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، اگر ارزش های دموکراتیک باید فرایند سیاستگذاری را هدایت کنند، پس مسئلۀ اساسی این است که چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ در محیط پیچ دی ة کنونی چگونه باید سیاستگذاری کرد؟ چگونه سیاستگذاران میتوانند بین تجربیات عمومی در همۀ سطوح فرایند سیاستگذاری ارتباط برقرار کنند؟ چگونه فرایندهای سیاستی میتوانند به افزایش ظرفیت همکاری همۀ بخش های جامعه به منظور حکمرانی و سیاستگذاری فراگیر و کارامد کمک کنند؟ چگونه میتوان شهروندان را همراه و همگام با سیاستگذاران و دولتمردان در فرایند سیاستگذاری و حل مسائل اجتماعی دخیل کرد؟ مطالعات تجربی نشان میدهند که بین بیتوجهی به سیاست و نارضایتی و دلسردی نسبت به سیاست تفاوت وجود دارد.
بنابراین برای تسهیل و افزایش مشارکت سیاستی در هر سه سطح دگرگونی و تحولاتی لازم است که هر کدام فلسفه ، سازوکارها و ترتیبات خود را داشته و تفاوت هایی با هم داشته باشند، چراکه مشارکت عمومی نمیتواند صرفا به شکل یک سری رویدادهای منحصربه فرد باشد که در آن فقط بلندترین صداها شنیده میشوند، بلکه باید یک اجتماع مشارکت فراگیر وجود داشته باشد که در آن همۀ طرفین صدای مساوی داشته باشند و در فرایند سیاستگذاری از تنظیم دستور کار تا صورت بندی سیاستی، اتخاذ سیاست ، اجرا و ارزیابی سیاست مناسب و پاسخگوی نیازهای شهروندان باشد.
این جابه جایی در محل استقرار قدرت به سمت جامعه و مالکیت اجتماعی برنامه های سیاستگذاری با تئوریهای حکمرانی شبکه ای همراه میشود که بر مفهوم سازی مجدد نقش دولت از یک فراهم کنندة خدمات به یک «تسهیل کننده »٢ و «توانمندساز»٣ ساختارها برای مشارکت و ارائۀ خدمات متجلی شده است .
“Enhancing public participation through narrative analysis”, Policy Science journal, Vol. 37, pp.