چکیده:
الهیات سلبی در مقابل الهیات ایجابی مسیر متفاوتی را در خداشناسی عرضه میکند و منکر معرفت اثباتی از خداست. اما در مدرسۀ کلامی خراسان، الهیات سلبی نقش مکمل معرفتی ایجابی را ایفا میکند که از آن با عنوان معرفت فطری یا قلبی یاد میشود. از اینرو هرچند این مدرسه الهیات سلبی را قبول دارد، اما منکر معرفت اثباتی از خدا نیست. از دیدگاه این مدرسه، انسانها پیش از ورود به جهان کنونی، حامل معرفتی قلبی و اثباتی از خدا شدهاند که البته در دنیا نوعاً از آن غافلند و فلسفۀ ارسال پیامبران، برداشتن حجاب غفلت و تذکر به همین فطرت و نعمت فراموش شده است. اما عقل انسان نیز میتواند پس از اثبات مبدأ جهان، از طریق تفسیر سلبی صفات الهی، به شناختی از خدا بدون تشبیه نائل آید و در واقع، خدایی را که قلباً شناخته است، با عقل توضیح دهد و منظور از مکمل بودن همین است، نه اینکه الهیات سلبی چیزی بر معرفت قلبی میافزاید. دلیل و مبنای اصلی نفی الهیات ایجابی در این مدرسۀ فکری، نفی تشبیه است. البته در زمینۀ تفسیر چگونگی مکمل بودن الهیات سلبی، اختلافنظرهایی در میان بزرگان مدرسۀ خراسان وجود دارد که به وجودشناسی صفات الهی و اثبات و نفی صفت برمیگردد. در بیان دیدگاههای مطرح در مدرسۀ خراسان، به دیدگاه آیتالله میرزا مهدی اصفهانی، بنیانگذار این مدرسه و سه شاگرد برجستۀ او یعنی آیتالله مجتبی قزوینی،آیتالله ملکی میانجی و آیتالله مروارید اکتفا کردهایم.
In contrast to positive theology, negative theology offers a different course in theology. However, in Khorasan theological school, negative theology plays a positive epistemic complement role, which is mentioned as cardinal or innate knowledge. In this approach, humans before arriving to this world, were bearing a cardinal knowledge of God, of which of course they are somehow ignorant, and the philosophy of sending the prophets, is removing the veil of ignorance and remembering this forgotten nature and blessings. But, after proving the origin of the world, the man's wisdom without any analogy can manage to achieve knowledge of God through negative interpretation of divine attributes. The principal reason and basis for denying positive theology in this intellectual school is negation of analogy. Of course, concerning the interpretation of how negative theology is supplemented, there are enormous differences among the scholars of Khorasan school which refer to ontology of the divine attributes and proving and negating the attributes. Among the views raised in Khorasan school we have found the views of Ayatollah Mirza Mahdi Esfahani, the founder of this school, and three of his prominent pupils namely, Ayatollah Mojtaba Ghazvini, Ayatollah Maleki Mianji, and Ayatollah Morvarid.
خلاصه ماشینی:
ميرزا مهدي اصفهاني با توجه به تعريف صفت و ماهيت ذاتي آن که محدود کردن ذات به حالتي از حالات است ، در بحث وجودشناختي صفات الهي تأکيـد مـي کنـد کـه صـفات مطرح شده در قرآن کريم و روايات ، تنها علايم و معرفات هستند، نه اينکـه غـرض وصـف خداوند متعال به اين اوصاف باشد )اصفهاني، بي تـا، ج ٢: ٤٩٦).
بر اين اساس ، ميرزا مهدي اصفهاني، معرفت اصلي در باب خدا را معرفت اثباتي مي داند که توسط خدا بر قلب انسان افاضه شده است و الهيات سلبي را که تفسير سلبي عقـل از صـفات خداست ، تنها به عنوان مکمل معرفت فطري و قلبي معرفي مي کند.
بنابراين عدم امکان تصور و تعقل صفات ذاتي باري تعالي ، دليل گرويـدن شـيخ مجتبـي قزويني به الهيات سلبي است ، اما اعتقاد به الهيات سلبي در نزد ايشان به معنـاي انکـار هـر نوع معرفت ايجابي نيست ، زيرا وي به معرفت قلبي و فطري و اعطايي خدا نيز معتقد است و از اين رو اين دو معرفت مکمل هم هستند: يکي در رتبۀ قلب اسـت و ديگـري در رتبـۀ عقل .
از منظـر وي ، الهيـات سـلبي بـا پـذيرش نظريـۀ عينيـت تبيين شدني است ، زيرا هنگامي که اصل صفت و کمال براي باري تعالي ثابـت شـد، عقـل از معناي آن عاجز مي ماند و هيچ راهي براي تصور و درک ايجابي از ذات خداوند و صـفات وي ندارد؛ در نتيجه بهترين بيان در معناي اين صفات را بهره گيري از پيوسـت هـاي سـلبي مي بيند، تا راه هرگونه تشبيه ميان اوصاف خالق به اوصاف مخلوقات مسدود شـود؛ و ايـن است معناي مکمليت الهيات سلبي نسبت به معرفت فطـري از ديـدگاه ايشـان .