چکیده:
پایان جنگ سرد سرآغاز شکلگیری عصر جدیدی برای حضور اتحادیه اروپا در منطقه آسیای مرکزی بود. راهبرد اصلی اتحادیه اروپا در این منطقه تأمین امنیت و ثبات با در نظر گرفتن ارزشهای اروپایی، همچون حاکمیت، قانون و رعایت حقوق بشر میباشد. پژوهش حاضر بر مبنای مدل سوات و همچنین با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی فرصتها و چالشهای اتحادیه اروپا در منطقه آسیای مرکزی میپردازد. سؤال اصلی این پژوهش این است که حضور اتحادیه اروپا در آسیای مرکزی، چه فرصتها و چالشهایی را برای این اتحادیه ایجاد مینماید؟ با توجه به این پرسش فرضیهی دوبخشی پژوهش عبارت است از الف) فرصت: نیاز آسیای مرکزی به سرمایهگذاری در سطوح مختلف و ظرفیتهای بالای اتحادیه اروپا، منجر به حضور این اتحادیه در منطقه و دستیابی به اهداف سیاسی-اقتصادیاش میشود؛ ب) چالش: تأکید بیش از حد اتحادیه اروپا بر اهداف لیبرال و ارتقاء دموکراسی و حقوق بشر در آسیای مرکزی باعث ناکامی اتحادیه در دستیابی به اهداف خود میگردد. نتایج پژوهش نشان میدهد که از یک طرف توجه بسیار زیاد اتحادیه اروپا بر رعایت ارزشهای اروپایی و از طرف دیگر فقدان وحدت در رابطه با مسائل حقوق بشری در این اتحادیه منجر به ایجاد چالشهایی برای اتحادیه اروپا گردیده است.
The end of the Cold War marked the beginning of a new era for the European Union in Central Asia the EU's main strategy in this area is to ensure security and stability, taking into account European values, such as sovereignty, law and respect for human rights. The present study, based on the SOWT model and using descriptive-analytical methods, examines the opportunities and threats of the European Union in the Central Asian region. The main question of this research is what opportunities and threats does the EU's presence in Central Asia pose to this EU? According to this question, the two-part hypothesis of the research is: A) Opportunity: Central Asia's need for investment at various levels and high capacities of the European Union will lead to the presence of this union in the region and the achievement of its political and economic goals; B) Threat: The EU's overemphasis on liberal goals and the promotion of democracy and human rights in Central Asia will fail the EU to achieve its goals. The results of the study show that on the one hand, the EU's great attention to European values and on the other hand, the lack of unity on human rights issues in the EU have led to threats for the EU. Despite numerous opportunities, the European Union has failed to make a significant impact in the Central Asian region.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس سؤال اصلي که در اين پژوهش نگارندگان در پي پاسخ گويي به آن ميباشند عبارت است از اينکه حضــور اتحاديه اروپا در آســياي مرکزي، چه فرصــت ها و چالش هايي را براي اين اتحاديه ايجاد مينمايد؟ با توجه به پرسش مطروحه ، اين پژوهش داراي فرضيه اي دوبخشياست : الف ) فرصت : نياز آسياي مرکزي به سرمايه گذاري در ســـطوح مختلف و ظرفيت هاي بالاي اتحاديه اروپا، منجر به حضـــور اين اتحاديه در منطقه و دســـتيابي به اهداف سياسي- اقتصادياش مي شود؛ ب ) چالش : تأکيد بيش ازحد اتحاديه اروپا بر اهداف ليبرال و ارتقاء دموکراسي و حقوق بشر در آسياي مرکزي باعث ناکامي اتحاديه در دستيابي به اهداف خود ميگردد.
براي نمونه ثمودي پيله رود قدرت هنجاري اتحاديه اروپا در آسياي مرکزي را بررسي نموده و معتقداست که بهبود وضعيت دموکراسي ، ارتقاي سطح حقوق بشر، حاکميت قانون ، آموزش ، محيط زيست از مهم ترين برنامه هاي اجراشده در آسياي مرکزي توسط اتحاديه اروپا است ، هرچند به دليل وجود برخي ضعف ها ازجمله ضعف ساختاري ، نگاه متفاوت نهادها و اعضاي اتحاديه اروپا و حضور کنشگران قدرتمند ديگر در آسياي مرکزي اين کنشگر نتوانسته است به اهداف موردنظر خود در اين منطقه دست پيدا کند (ثمودي پيله رود، ١٣٩٦).
Regulatory regionalism and education: The European Union in central Asia.
The present study, based on the SOWT model and using descriptive-analytical methods, examines the opportunities and threats of the European Union in the Central Asian region.
Keywords: European Union, Central Asia Region, SOWT Model, Opportunities, Threats.