چکیده:
اصطلاح لر نخستینبار، در منابع سدههای سه و چهار هجری بهشکل «لور» آمده و اولینبار، در اشاره به یک روستا در خوزستان به کار رفتهاست و بعدها، با توسعۀ معنایی به مردمان نوار جنوبی زاگرس، از خوزستان تا فارس و از فارس تا خرمآباد کنونی، اطلاق شدهاست. همچنین اصطلاح «لرستان» نخستینبار، در سدۀ ششم در منابع تاریخی آمده و با «لر» پیوند یافتهاست. به نظر میرسد اصطلاح «لر»، در معنای مردمشناختی یا قومیتی آن، از سرزمین لر گرفته شده و به ساکنان این سرزمین کوهستانی اطلاق شدهاست. همین امر سبب شده که در سدههای نخست اسلامی، اصطلاح لر با «کرد»، که آن هم به کوهنشینان اشاره داد، پیوند یافته و گاه، ذیل آن قرار گرفتهاست. در این پژوهش، دو اصطلاح لر و لرستان در منابع اسلامی و فرایند تداوم یا تحول آنها در تاریخ ایران بعد از اسلام بررسی و تبیین میشود. این پژوهش مبتنی بر روش تاریخی و متکی به دادههای منابع مختلف تاریخی جغرافیایی و دینی است و باوجوداین، در برخی موارد و برای تدقیق بیشتر، از تحقیقات میدانی و تاریخ شفاهی هم در آن استفاده شدهاست.
The term Lur was used for the first time in the sources of the thirth and fourth centuries AH and pointed to a village in Khuzistan. Later, by development of meaning, it denoted people of the southern strip of Zagros, from Khuzistan to Fars and from Fars to where is now known as KhorramAbad. The term "Luristan" was first mentioned in the sources of the sixth century and linked to Lur. It seems that the term Lur, in the meaning of a certain people or population, has been taken from the name of the mountainous land of Lur, where this people inhabited. This has led to the fact that in the first Islamic centuries, the term Lur linked to the term Kurd (which also points to mountain inhabitants) and sometimes placed under or instead of it. In this research, the development of the two terms Lur and Luristan in Islamic sources and the process of their continuation or transformation in the history of Iran has been investigated. This research is based on the historical method and relies on data from various sources of historical, geographical, and religious documents and nonetheless, in some cases, for more accuracy, some data borrowed from field studies and oral history.
خلاصه ماشینی:
به نظر ميرسد ريشۀ نام لر و لرسـتان را، صـرف نظـر از معنـاي لغـوي آن ، بايـد در روستا يا شهر لور جستجو کرد که براي نخستين بار در منابع جغرافيايي سدة چهارم بـه آن اشاره شده است (نک : اصطخري، ٦٢، ٦٥؛ ابن حوقـل ، ٣٥٨/٢).
تحول واژگان لر و لرستان پس از سدة ششم هجري لر به تدريج ، به جاي اشاره به شهري کوچک ، در سده هاي ششم و هفتم به جغرافيايي وسيع ميان خوزستان و اصفهان و نيز به نام رشته کـوه (جبـال لـور) و حتـي يـک قـوم مستقل هم دلالت داشته است (ياقوت ، ١٦/٥، ٢٥٥؛ ابن عبـدالحق ، ١٢٢/١، ١٢٠٢/٣).
(Lanfranchi, 84 پس از اطلاق نام لرستان (لر) در سده هاي ششم و هفتم به قلمرو جغرافيايي واحد و مشخصي که از شمال به همدان و بروجرد، از جنوب به فارس ، از شرق به اصـفهان ، و از غرب به خوزستان محدود ميشد، در سـدة هشـتم ، ايـن جغرافيـا بـه دو بخـش لـر (لرستان ) بزرگ و لر (لرستان ) کوچک تقسيم شد.
با توجه به اينکه در منابع قرن هاي چهارم تا هشتم بـه ايـن تقسـيم بنـدي اشـاره نشده است ، اين سخن حمدالله ، که کمي بعد توسط نطنزي هم تکرار شـده اسـت (نـک : نطنزي، ٣٨)، نمي تواند چندان دقيق باشـد و تقسـيم لرسـتان بـه لـر کوچـک و بـزرگ نبايست پيش از تأسيس سلسلۀ اتابکان لر بزرگ (٥٥٠ق ) و اتابکان لر کوچک (٥٧٠ق ) صورت گرفته باشد.