چکیده:
بسیاری از اموال موقوفه در طول تاریخ، مورد سوء استفاده حاکمان جبار و افراد از خدا بیخبر قرار گرفتهاند، لذا برای حفظ موقوفات و تأمین هدف واقفان خیر اندیش، فقهای امامیه با نصب«متولی» ، «ناظر» و «ضمّ امین» در حفظ اموال موقوفه کوشیدهاند. واژههای «متولی» و «ناظر» گاهی مترادف به کار رفته اند، اما گروهی از فقهای معاصر آنها را متفاوت دانستهاند، پژوهش حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده در پی پاسخ به این پرسش است که «آیا عزل ناظر ممکن است؟» به نظر میرسد که در فرض معلوم شدن خیانت یا ناتوانی ناظر، عزل وی امکان پذیر است، زیرا عزل ناظر سه گونه است: عزل توسط واقف، عزل توسط حاکم شرعی و عزل توسط خود ناظر(انصراف از نظارت). درباره جواز عزل ناظر اختلاف است، نتیجه این پژوهش نشان میدهد که اختلاف مزبور از دو علت ناشی شده است، که عبارتند از: 1- در وکیل یا وصی بودن ناظر اختلاف است.2- شرط شدن عزل ناظر در ضمن عقد لازم وقف، الزام آور بودن عمل به آن شرط را نتیجه میدهد. اگر در ضمن وصیت عهدی، نظارت بر وقف شرط گردد، چنانکه ناظر در زمان حیات واقف نظارت را پذیرفته باشد، حق انصراف از نظارت را ندارد، اما پس از مرگ واقف، ناظر میتواند از نظارت انصراف دهد. لذا گاهی ناظر به منزله وکیل است و گاهی به منزله وصی میباشد.
خلاصه ماشینی:
(موسوي بجنوردي، ١٤١٩، ٤، ٣١٠؛ کاشف الغطاء نجفي، ١٣٨١، ١، ٤٤٣؛ سيفي مازندراني، بي تا، ٦٨٤) درخصوص پيشينه تحقيق بايد گفت که تحقيق مستقلي درباره امکان انصراف ناظر از نظارت در وقف وجود ندارد، اما در برخي از کتب فقهي در قسمت کتاب وقف اشاراتي به چشم ميخورد، از اين رو تحقيق حاضر که به صورت توصيفي و تحليلي انجام يافته است ، به اين امر اختصاص يافته که به پرسش «آيا اشتراط جعل و عزل ناظر توسط واقف و نيز انصراف خود ناظر از نظارت در وقف يا عزل وي توسط واقف يا حاکم ممکن است ؟» پاسخ دهد.
»(طوسي، ١٣٨٧، ٣، ٣٠١) در عبارات مزبور و پس از آن از امکان ناظر قرار گرفتن واقف و نيز فرد ديگري که واقف تعيين نموده سخن به ميان آمده و اشاره شده که در صورت مطلق بودن نظارت وقف و مشخص نشدن ناظر، دو احتمال قابل تصور است ، بر اساس يک احتمال حاکم شرع ناظر وقف ميباشد، اين قول ديدگاه کسي است که موقوف به (مال وقفي) را منتقل به خداوند ميداند.