چکیده:
توبه در حقوق اسلامی به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده و یک «تاسیس حقوقی» است به گونهای که امروزه در سایر مکاتب کیفری، نمونه آن به چشم نمیخورد. در اهمیت آن همین بس که یکی از بهترین شیوههای جلوگیری از تکرار جرم و اصلاح مجرمین است. این نوشته با روش کتابخانهای و به صورت تحلیلی توصیفی این مسئله را مورد بررسی قرار میدهد. با تامل در آیات و روایات و نیز سخنان فقهای اسلام، استنباط میشود که برای توبه، ندامت حقیقی و عزم بر ترک گناه برای همیشه کافی است و انجام آن، نیاز به لفظ و اعمال خاصی ندارد. در قانون مجازات اسلامی و فقه امامیه، توبه از جایگاه ویژهای برخوردار است و اگر با شرایط کامل انجام شود یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات شناخته شده است که در جرایم حق الله، قبل از ثبوت جرم به وسیله اقرار یا شهادت شهود، مسقط مجازات بوده، ولی در جرایمی که جنبه حق الناس دارند، موجب سقوط مجازات نیست. اگر بزهکاری، بعد از اقرار توبه کند قاضی میتواند (مخیر است) که از ولی امر برای او تقاضای عفو نماید یا مجازات را در حق وی اعمال کند اما توبه بعد از اقامه بینه هیچ اثر حقوقی ندارد.
Repentance is considered as one of the ways of avoiding punishments. This is
to be called a “Judicial Constitution” which is not found in other judicial
school of thought. It is one of the best way of correcting sinners. This article
studies this issue with a critical analytical approach. According to the holy
Qur’an, hadiths and Muslim jurists’ sayings one can conclude that a true
regret and will to avoid sin is enough for repentance and there is no need for
any special words or acts. According to Islamic criminal law and Imami feqh
repentance has a great position and if performed with complete qualifications,
it can be considered as a legal way of avoiding punishment. If a misdemeanor
repents after confession, the judge can ask for forgiveness from Wali-e amr.
But after testimony repentance has no legal effect.
خلاصه ماشینی:
در قانون مجازات اسلامی و فقه امامیه، توبه از جایگاه ویژهای برخوردار است و اگر با شرایط کامل انجام شود یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات شناخته شده است که در جرایم حق الله، قبل از ثبوت جرم به وسیله اقرار یا شهادت شهود، مسقط مجازات بوده، ولی در جرایمی که جنبه حق الناس دارند، موجب سقوط مجازات نیست.
اما ذکر این نکته نیز ضروری است که با توجه به اینکه توبه، یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات است ارکان و شرایط آن چیست؟ آیا توبه در همه جرایم، سقوط مجازات را در پی دارد؟ نگارنده در این نوشتار بر آن است که این «تأسیس حقوقی» را از جوانب مختلف، به ویژه از منظر فقها و حقوقدانان اسلامی و به عنوان یکی از علل سقوط مجازات در حقوق کیفری اسلام، مورد بررسی قرار دهد.
ب) آشکار شدن جرم در صورت آشکار شدن جرم، توبه عبارت است از پشیمانی از گذشته، عدم تکرار جرم و پذیرفتن حکم اجرای حد که توبه در این صورت، مسقط حد نیست؛ زیرا بعد از علنی شدن گناه، توبه اثر خود را برای فرد و جامعه از دست میدهد و فاقد اثر حقوقی دنیوی (سقوط مجازات) میگردد.
توبه، بعد از اثبات جرم با بینه در این مورد دو نظریه وجود دارد؛ مشهور فقهای امامیه معتقدند که اگر جرم با شهادت شهود ثابت شود و مرتکب، پس از آن توبه نماید، امام اختیار عفو او (مجرم) را ندارد و باید حد الهی را بر وی جاری سازد.