چکیده:
این مطالعه، ابتدا با به کارگیری یکی از کارآمدترین روشهای محاسبه فرار سرمایه که توسط دیکومانا و بویس معرفی شده، به برآورد حجم فرار سرمایه در ایران طی دوره 1397-1355 میپردازد، سپس جهت تایید وجود یک رابطه تعادلی بلندمدت بین فرار سرمایه و عوامل موثر بر آن، رویکرد آزمون کرانهها را که توسط پسران و همکاران بسط یافته، با پیروی از متدولوژی اقتصاد سنجی کل به جزء، مورد استفاده قرار میدهد. پس از تایید وجود چنین رابطهای، با بهکارگیری روش ARDL، به تخمین پارامترهای بلندمدت و کوتاهمدت آن میپردازد. روش مذکور، صرف نظر از اینکه متغیرهای تحت بررسی انباشته از درجه یک یا صفر باشد، امکان استنباطهای آماری بر پارامترهای بلندمدت و کوتاهمدت را فراهم میسازد. مروری بر نتایج به دست آمده، نشان میدهد که طی سالهای اولیه انقلاب و جنگ، فرار سرمایه رقم قابل توجهی داشته است؛ به طوری که سال 1358 با حجم 110/ 14 میلیارد دلار فرار سرمایه، رقم بالایی را در این دوران به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج پژوهش، حاکی از آن است که بیشترین میزان فرار سرمایه در دوره مورد بررسی، مربوط به سال 1390 و کمترین میزان، مربوط به سال 1376 است و روند فرار سرمایه در سالهای اخیر با توجه به نوسانات شدید ارزی، سیر صعودی داشته است. یافتههای اقتصادسنجی، نشان میدهد که بین فرار سرمایه و افزایش کسری بودجه دولت و تورم، رابطه مثبت وجود داشته و افزایش در خالص ذخایر ارزی خارجی، کاهش فرار سرمایه را به دنبال داشته است.
This study aims to measure magnitude of capital flight from Iran by employing Ndikumana and Boyce (2003) method during the period 1976-2018. In order to check the existence of long-run relationship between capital flight and its determinants, it applies the Bounds Testing Approach developed by Pesaran et al (2001) within a general-to-specific econometrics methodology. Then, it applies the Autoregressive Distributed Lags approach to estimate the short run and long run behavior of capital flight from Iran. The results show that capital flight has high records during the first years of the Islamic revolution and the eight-year war between Iraq and Iran, so that the highest capital flight (141.1 billion dollars) has been estimated for 1979-1980 fiscal year. In addition, the findings indicate that the highest and lowest capital flights have been estimated in 2011 and 1997, respectively. In recent years, capital flight has been increasing due to sharp exchange rate fluctuations. Moreover, increases in inflation and the government fiscal deficit significantly contribute to capital flight and the increase in net foreign exchange reserves reduces the capital flight.
خلاصه ماشینی:
برآورد فرار سرمايه و عوامل مؤثر بر آن در ايران با رويکردي جديد (طي سال هاي ١٣٩٧-١٣٥٥) نعيم شکري ١ 2 مرتضي سحاب خدامرادي تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٧/١٢ تاريخ پذيرش : ١٣٩٨/٩/٦ چکيده اين مطالعه ، ابتدا با به کارگيري يکي از کارآمدترين روش هاي محاسبه فرار سرمايه که توسط ديکومانا و بويس معرفي شده ، به برآورد حجم فرار سرمايه در ايران طي دوره ١٣٩٧-١٣٥٥ ميپردازد، سپس جهت تأييد وجود يک رابطه تعادلي بلندمدت بين فرار سرمايه و عوامل مؤثر بر آن ، رويکرد آزمون کرانه ها را که توسط پسران و همکاران بسط يافته ، با پيروي از متدولوژي اقتصاد سنجي کل به جزء، مورد استفاده قرار ميدهد.
دمير (٢٠٠٤ ,Demir) جهت تخمين فرار سرمايه ، از داده هاي سري زماني طي سال هاي ٢٠٠٠- ١٩٧٤ و از روش باقيمانده ها، براي کشور ترکيه استفاده ميکند و نيز جهت آزمون وجود يک رابطه دو طرفه بين بدهيهاي خارجي و فرار سرمايه ، الگوي اقتصاد سنجي معادلات همزمان را به کار ميبرد.
نتايج نشان داد که در بلندمدت ، بين فرار سرمايه محاسباتي با استفاده از روش هاي مختلف ، از يک طرف و روند نرخ ارز و تغييرات در بدهي خارجي، نرخ رشد GDP واقعي و سرمايه گذاري مستقيم خارجي از طرف ديگر، رابطه وجود دارد.
International Financial Statistics Yearbook (به تصویر صفحه رجوع شود) مأخذ: يافته هاي تحقيق نتايج به دست آمده در جدول ١ نشان ميدهد که طي سال هاي اوليه انقلاب و جنگ ، فرار سرمايه رقم قابل توجهي داشته است .
New estimates of capital flight from sub-Saharan African countries: Linkages with external borrowing and policy options (No. wp166).