چکیده:
هر فرد در محیطهای گوناگونی قرار میگیرد و تربیت و شخصیت او از این محیطها اثر میپذیرد. ازاینرو، این پژوهش، به تبیین نقش محیط در تربیت انسان پرداخته است. برای بیان نقش محیط در قرآن، از روش تحلیل محتوای کیفی متن استفاده شده است؛ بهایننحو که پساز مشخصکردن واحدهای تحلیل، انواع محیط تقسیمبندی شدند و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. طبق آیات بهدستآمده، انواع مختلف محیط در دو مقوله اصلی دنیوی و غیردنیوی تقسیمبندی شدند. محیط دنیوی شامل دو مقوله فرعی با عناوین محیط انسانی و محیط غیرانسانی است. محیط فردی و محیط جمعی شامل خانواده و جامعه، ذیل محیط انسانی و محیط مشهود شامل طبیعت و جغرافیا و محیط نامشهود شامل ملائکه و شیطان، ذیل محیط غیرانسانی ارائه شدند. در این پژوهش، محیط غیردنیوی نیز در دو حیطه محیط برزخی و محیط اخروی تبیین شد. محیط فردی، خانواده، جامعه، مشهود و نامشهود میتوانند زمینهساز و آسیبزا باشند؛ اما محیط برزخی و اخروی در این پژوهش، تنها در حیطه محیطهای زمینهساز تربیت معرفی شدند. محیط فردی، محیطی است که فرد هر عملی را نسبت به خود، دیگران و خدا انجام دهد، اثر آن عمل در خودِ او مشخص خواهد شد. در محیط خانواده، پاکی و صالحبودن والدین و بهخصوص مادر و سنخیت میان آن دو، از عوامل اثرگذار بر تربیت، در محیط جامعه نیز، قلمروهای مختلف اعم از اجتماعی، مذهبی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روابط انسانی و اثر آنها بر تربیت، تبیین شد. محیط مشهود بیان کرد که هر حیطه از زمین، اثر متفاوتی بر انسان دارد. همچنین ملائکه با یاریرساندن به انسانها و دفع ضرر و بلاها از آنها و شیطان با وسوسهکردن انسان و دعوت او بهسوی بدی و زشتی در تربیت انسان نقش دارند. در نتیجه نهایی این بحث، هر محیطی که فرد را به خدا نزدیکتر کند، برای تربیت، مناسبتر است.
People live in various environments and their training and personality are affected by their environments. Hence, this study is intended to explain the role of environment in human training. Qualitative content analysis of the text is used to identify the role of environment in the Holy Qur'an. Having found the units of analysis, environments were divided into different types and were analyzed and interpreted accordingly. Based on the related verses, different types of environments were divided into two main categories, worldly and unworldly. The worldly environment includes two subcategories of human environment and non-human environment. Individual and collective environments, including family and society, were categorized as human environment, and tangible environment, including nature and geography, and intangible environment, including angels and devils, were classified as non-human environment. The non-worldly environment is also explained in terms of two arenas of the purgatorial environment and the hereafter environment. Individual, family, social, visible and intangible environments can be constructive or harmful. But, the purgatory and otherworldly environments are introduced only as paving the way for training. The personal environment refers to the environment wherein a person performs anything relating to himself, others and God, its effects reflect back to himself. In the family environment, the purity and righteousness of parents, especially of mother, and the harmony between them, affect training. In societies, too, different social, religious, economic, cultural, political, and human communication fields, affect training. The observable environment designate that each section of the earth has a specific effect on humans. Furthermore, the angels play role in training human beings by helping them and repelling harms and calamities from them. On the other hand, the devil plays a role in training human beings by tempting them and inviting them to evil. As a final result of this discussion, any environment that draws people closer to God, is more appropriate for training.
خلاصه ماشینی:
مفهوم شناسي محيط در قرآن کريم و نقش تربيتي آن زهرا عسکرپور محمد نجفي رضاعلي نوروزي دريافت مقاله : ١٣٩٧/٠٦/٢١ پذيرش نهايي: ١٣٩٨/٠٤/١٢ چکيده هر فرد در محيط هاي گوناگوني قرار ميگيرد و تربيت و شخصيت او از اين محيط ها اثر ميپذيرد.
براي بيان نقش محيط در قرآن ، از روش تحليل محتواي کيفي متن استفاده شده است ؛ به اين نحو که پس از مشخص کردن واحدهاي تحليل ، انواع محيط تقسيم بندي شدند و مورد تحليل و تفسير قرار گرفتند.
از اين سخن چنين برميآيد که رنگ پذيري از محيطي که فرد در آن پرورش مييابد را که شامل معاشرت ها و الگوها و اجتماعات و گروه ها و ملت هاي متفاوت است ، ميتوان به عنوان عامل مؤثر بر تربيت در قرآن مورد بررسي قرار داد.
برخي آيات به احاطه خداوند بر همه چيز (آل عمران ، ١٢٠)، (نساء، ١٠٨)، (انفال ، ٤٧)، (اسراء، ٦٠)، (فتح ، ٢١)، (بروج ، ٢٠) اشاره ميکند و همچنين بيان کننده اين است که تا خدا نخواهد کسي نميتواند بر چيزي احاطه داشته باشد (بقره ، ٢٥٥)، (کهف ، ٦٨).
اين آيات حيطه اي از تربيت را بيان ميکنند که تنها محيط خارج از فرد بر او اثرگذار نيست و محيطي که فرد حول خود، براي خويش مشخص ميکند نيز بر او اثرگذار است و در اين محيط با انجام اعمالي، چه خوب و چه بد، ميتواند بر خويش اثر گذاشته و خود را پرورش دهد و اثر آن عمل را در شخصيت خود مشاهده نمايد.
بنابراين ، براي شناخت اثر و نقش حيطه جامعه بر تربيت انسان ، بايد قلمروهاي مختلف اين محيط را مورد تبيين قرار داد.