چکیده:
منطقۀ زنجان یا خمسۀ قدیم از قرون میانه ایران تا به امـروز به عنوان سکـونتگاه اصلی ایل افشار و تیرههای مختلف آن شناخته شده است. افشارها طایفهای از قوم اغوز بودند که در مسیر مهاجرت خود به ایران در مناطق مختلف از جمله زنجان استقرار یافته و در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در ادوار مختلف نقش بسزایی داشتهاند. از دورۀ صفویه به بعد علیالخصوص از زمان قاجار، افراد منتسب به ایل افشار به سبب برخورداری از قابلیتهای ایلی به ویژه در عرصۀ نظامی و نیز بروز پارهای وقایع تاریخی که بسترساز مشروعیت تاریخی برای ایل بود، توانستند نقش مهمی در حوادث سیاسی ـ اجتماعی مناطق مختلف ایران ایفا کنند. ظهور خاندانهای حکومتگر و شخصیتهای نظامی سیاسی تأثیرگذار از میان افشارهای خمسه از دورۀ صفویه تا پهلوی، حکایت از میزان بالای اثرگذاری آنها در ساختار قدرت در ایران دارد. نحوه تعامل افشارهای خمسه با دولت قاجار به عنوان یکی از قدرتهای محلی پرنفوذ از منظر مناسبات میان و خاندانهای محلی، موضوعی است که این مقاله قصد دارد به آن بپردازد. موقعیت جغرافیایی و استراتژیک ولایت خمسه، نفوذ محلی و ریشهدار افشارهای خمسه به همراه برخی عوامل تأثیرگذار دیگر چون جذابیتهای اقتصادی و ظرفیتهای نظامی این سرزمین، نقش مهمی در نحوه شکلدهی به مناسبات سیاسی میان افشارها و حکومت مرکزی ایران داشته است. این پژوهش، بر آن است تا با تکیه بر اصول روش پژوهش تاریخی ضمن بررسی ریشههای تاریخی نفوذ افشارها در خمسه به تبیین مناسبات میان این خاندان با دولت مرکزی و تأثیر آن بر تحولات سیاسی عصر قاجار بپردازد.
Zanjan, formerly known as Khamseh, has been known as the main settlement of the Afshar tribe since the middle Ages in Iran. From the Safavid era onwards, especially since the Qajar era, Afshar tribesmen played an important role in the socio-political events of Iran. The emergence of ruling families and influential political-military figures among Afshar tribes of Khamseh indicates the high level of their influence on the power structure of Iran. How the Afshars of Khamseh, as one of the most influential local powers in terms of relations with the central government, interacted with the Qajar dynasty is an issue that we intend to address in this article. The geographical and strategic conditions of Khamseh, the local and deep-rooted influence of the Afshars of Khamseh, along with some other influential factors such as economic and military capabilities of this land, played an important role in shaping political relations between Afshars and the central government of Iran. In this study, while examining the historical roots of the Afshars’ influence in Khamseh, we try to explain the relationship between this local family and the central government and its effects on the political developments of the Qajar era.
خلاصه ماشینی:
مناسبات افشارهاي خمسه و حکومت قاجار (مدلي از تعامل دولت مرکزي با خاندان هاي محلي حکومتگر) 1 رسول عربخاني استاديار تاريخ دانشگاه پيام نور حسن اسماعيلي استاديار تاريخ دانشگاه پيام نور تاريخ دريافت مقاله : ٩٩/٤/٢؛ تاريخ پذيرش مقاله : ٩٩/٥/١٨ (از ص ١٦٩ تا ص ١٨٨) چکيده منطقۀ زنجان يا خمسۀ قديم از قرون ميانه ايران تا به امـروز به عنوان سکـونتگاه اصلي ايل افشار و تيره هاي مختلف آن شناخته شده است .
از دورة صفويه به بعد عليالخصوص از زمان قاجار، افراد منتسب به ايل افشار به سبب برخورداري از قابليت هاي ايلي به ويژه در عرصۀ نظامي و نيز بروز پاره اي وقايع تاريخي که بسترساز مشروعيت تاريخي براي ايل بود، توانستند نقش مهمي در حوادث سياسي ـ اجتماعي مناطق مختلف ايران ايفا کنند.
موقعيت جغرافيايي و استراتژيک ولايت خمسه ، نفوذ محلي و ريشه دار افشارهاي خمسه به همراه برخي عوامل تأثيرگذار ديگر چون جذابيت هاي اقتصادي و ظرفيت هاي نظامي اين سرزمين ، نقش مهمي در نحوه شکل دهي به مناسبات سياسي ميان افشارها و حکومت مرکزي ايران داشته است .
از دوره کريم خان زند تا پايان دورة قاجاريه ، به رغم کشمکش هاي مداوم ميان رؤسا و سرداران قدرت طلب افشار خمسه با ساير مدعيان قدرت در ايران ، طوايف افشارها با اقتدار تمام ، نفوذ و تسلط خود را در اين ولايت حفظ کردند.
يکي از نوادگان ذوالفقار خان افشار که او نيز ذوالفقارخان (دوم ) نام داشت ، به پاس رشادت هايي که از خود در اين جنگ نشان داد، حکومت زنجان را با درجۀ سرتيپي و لقب سردار اسعد از شاه قاجار دريافت کرد.