چکیده:
مقاله حاضر از نوع توصیفی – کتابخانه ای است که با توجه به نظرات اندیشمندان و صاحبنظران این عرصه نگاشته شده است. هدف از به تحریر در آوردن این مقاله بررسی نیاز به شناخت دانش آموزان ابتدایی است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که معلمی که از نیاز به شناخت بالایی برخوردار است، این فرهنگ تفکر را به خوبی در کلاس اعمال و تلاش می کند تا نیاز به شناخت دانش آموزان را بسنجد، محیطی غنی برای تفکر ایجاد کند و از این راه نیاز به فعالیت های فکری دانش آموزان با شناخت بالا را افزایش دهد.
خلاصه ماشینی:
نیاز به شناخت به عنوان يک مفهوم کلی و صفت نسبتاٌ پايدار از انگیزه درونی است)ماير، وگل، پرکل ،2014)، که اشاره به تمايل فرد به شرکت در فعالیت های ، شناختی پرزحمت و لذت بردن از تفكر دارد)کاسیوپو، پتی ،1982)، نیاز به شناخت منجر به نوعی تعهد و سرسختی در تفكر برای رسیدن به ايده های جديد و مفید میشود)مادريد، پترسون ،2015).
به طوری که می توان ادعا نمود آگاهی های فراشناختی و باورهای معرفت شناسی میتواند با متغیرهای شناختی و انگیزشی چون نیاز به شناخت و درک و فهم واقعیات پیرامون در ارتباط باشند؛ به گونه ای که سطوح بالا و پايین نیاز به فهم دنیای بیرون و پیچیدگی واقعیات پیرامون و معنايابی آنها که در سازه نیاز به شناخت قابل تعريف است، سطح متفاوتی از انديشه پردازی را موجب می شود که به نوبه خود می تواند در فرايند ياددهی- يادگیری به طور عام و تدريس معلم به طور خاص تأثیر بگذارد)هاشمی، کاظمی، 1395).
نیاز به شناخت در بیشتر از صد مطالعۀ تجربی بررسی شده و در زمینه های متنوعی مانند رفتار درمانگری، تعلیم، تربیت و روانشناسی مصرف کننده مورد توجه قرار گرفته است)کاسیوپو، پتی، فینشتاين، جاويس ،1996؛ به نقل از حسینی، لطفیان، 1388).
با اين وجود مفهوم نیاز به شناخت مورد توجه محققان و پژوهشگران در زمینه روانشناسی و فراتر از آن قرار گرفته است و باعث افزايش پژوهش در اين زمینه شده است، به عنوان مثال اثر نیاز به شناخت بر رفتارهای شناختی از جمله توجه به تفصیل بیان، ارزيابی و يادآوری اطلاعات و همچنین در حل مشكل و تصمیم گیری ها)فلش هائر، انج، براک، الريک، استروبل 2010).