چکیده:
شیخ بهایی از دانشمندان بزرگ عصر صفوی است که در زمینههایمختلف علمی صاحبنظر بوده است. یکی از جنبههای شخصیتی او که در شعرش متجلّی شده سلوک و گرایش عرفانی اوست. شیخ بهایی اندیشههای عرفانی خود را از منابع اصیل آن یعنی قرآن، احادیث نبوی(ص) و اهل بیت(ع) دریافت کرده است؛ که در این میان انس ایشان با صحیفۀ سجادیه و آشنایی با آثار عرفای ایرانی نقش بهسزایی در شکلگیری اندیشههای عرفانی او داشته است. جستار پیشرو با هدف شناخت بنمایههای عرفانی در اندیشۀ شیخ بهایی و با روش تحلیل محتوا بخشی، سرودههای عربی او را مورد نقد و تحلیل قرار داده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که مضامین عرفانی در اشعار عربی شیخ بهایی شامل طیف وسیعی از معانی میشود که مهمترین آنها محبت و عشق، ریاستیزی، شراب روحانی، وصال، شهود عرفانی و سماع است. بنمایۀ اشعار عرفانی او را میتوان در عشق و تزکیۀ نفس خلاصه کرد که منجر به کسب علم شهودی و حضوری میشود و او را از مدرسه و جلسات درس بینیاز میسازد.
Sheikh Baha'i is one of the great scientists of the Safavid era who has been
an expert in various scientific fields. One of the aspects of his personality
that is manifested in his poetry is his mystical behavior and approach.
Sheikh Baha'i has received his mystical thoughts from its original sources,
namely the Qur'an, the hadiths of the Prophet (PBUH) and the Ahl al-Bayt
(AS); In the meantime, his acquaintance with Sahifa Sajjadieh and his
knowledge of the works of Iranian mystics has played a significant role in
shaping his mystical thoughts. This article aims to identify the mystical
themes in Sheikh Baha'i thought and to analyze his Arabic poems by
content analysis method. The results show that mystical themes in Sheikh
Baha'i's Arabic poems include various themes, the most important of
which are love, anti-hypocrisy, spiritual wine, carpentry, intuition and
mystical dance. The basis of his mystical poems can be summarized in
love and self-cultivation, which leads to the acquisition of intuitive
knowledge and makes him needless of school and lessons.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش نشان میدهد که مضامین عرفانی در اشعار عربی شیخ بهایی شامل طیف وسیعی از معانی میشود که مهمترین آنها محبت و عشق، ریاستیزی، شراب روحانی، وصال، شهود عرفانی و سماع است.
خود او نیز به این ویژگی شعر خود اشاره کرده میگوید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بهایی دانش خود را فراتر از فهم مردمان روزگار خویش میداند و به همین دلیل سعی میکند در سخن خود راهی را اختیار کند که زبانها در انکار و اتهام او بسته بماند.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} در اینجا نیز شاعر به این نکته اشاره دارد که شیوخ و فقها از تجلی علم الهی و شیوۀ عرفا بیزارند چرا که آنان اهل ظاهرپرستی هستند.
شیخ بهایی نیز در اشعار خود از این واژه استفاده نموده میگوید: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} شاعر در این ابیات شراب روحانی را با نوری مقرون میداند که انسان را از گمراهی نجات میدهد و دل انسان دردمند را شفا میدهد.
در جای دیگری نیز همین معنا را با الفاظ دیگری بیان میکند: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بهایی بر آن است که علم اصیل همان علمی است که بر اثر عشق الهی و تزکیۀ نفس در وجود انسان حاصل میشود و سایر علوم را تنها وسوسههای ابلیس میشمارد زیرا علم شهودی باعث تواضع و علوم مادی و ظاهری باعث تکبر میشود.