خلاصه ماشینی:
"اندیشه اروپای واحد با وجود همه نظریاتی که درباره آینده اروپا و بهطور کلی،جایگاه سیاسی،اقتصادی و در نهایت ایدئولوژیکی آن در جامعه جهانی عنوان و ارایه شد،به نظر میرسد نگاهی هرچند گذرا به اندیشه اروپای واحد یا متحد و سیر تکوینی آن،به ویژه با پایان یافتن حتی موقت جنگ سرد میان دو ابرقدرت سیاسی- نظامی غرب و شرق و فروپاشی نظام کمونیستی حاکم بر اتحاد جماهیر شوروی سابق و اقمار آن و مقایسه با دو قدرت اقتصادی فائق،خالی از فایده نباشد،زیرا صرفنظر از کلیت موضوع،ایران افزون بر روابط تاریخی،ارتباطی دیرینه با کشورهای اروپایی به ویژه دوازده کشور عضو جامعه مشترک اروپا دارد و از روابط بازرگانی طولانی، عمیق و ناگسستنی با اروپا برخوردار است.
بنابراین،چنانچه این وحدت به اروپای متحد هم منجر نشود-که به باور من با توحجه به فرهنگ و منافع مادی حاکم بر این ممالک چنین نخواهد شد-به نظر میرسد سرانجام به یک جامعه اقتصادی قدرتمند اقتصادی تبدیل شود،جامعهای که براساس آمار منتشر در سال 1990 با 370 میلیون جمعیت بعد از چین و هندوستان با جمعیتی به ترتیب برابر 1135 میلیون و 853 میلیون نفر سومین جامعه جهانی از نقطه نظر جمعیت بوده است، (جدول شماره یک) جدول شماره یک مقایسه جمعیت در سالهای 2020،1990،1950 (به تصویر صفحه مراجعه شود) روشن است که چنانچه که جامعه اقتصادی اروپا به گونهای که گفته شد،قرین موفقیت شود،در ین صورت ایران و کشورهای مشابه نه تنها توان ایجاد رقابت میان کشورهای اروپایی را برای عرضه کالاهای خود از دست خواهند داد بلکه افزون بر این،در زمینه خرید کالا از این ممالک نیز تنها با یک بازار واحد رو به رو خواهند بود و نه چندین فروشنده و لذا فروشنده است که تعیین قیمت خواهد کرد و حرف آخر را خواهد زد."