چکیده:
«خانواده»، رکن اساسی در هر جامعهای است و سلامت و رشد این بنیان، در گرو توجه به اموری است که در عمل، به شکوفایی آن بینجامد. بدیهی است که باید جایگاه هر یک از اعضای خانواده به نیکویی شناخته و پاس داشته شود تا نتایجی مطلوب از تشکیل این نظام مقدس به دست آید.
یکی از عرصههای شایان توجه در این حوزه، بحث قلمرو دخالت والدین در زندگانی عروس و داماد است. در این نوشتار، میکوشیم به بررسی عوامل و قلمرو این موضوع بپردازیم و بایدها و نبایدهای آن را ترسیم نماییم.
خلاصه ماشینی:
اگر آنها عاقل و باتدبیر باشند، میتوانند بزرگترین خدمت را به این خانوادۀ نوپا انجام دهند و در حل مشکلات، به یاریشان بشتابند؛ برای همین وجود خانوادۀ فهمیده و خیرخواه، برای عروس و داماد، نعمتی بزرگ است که به هنگام خواستگاری نیز، باید به آن توجه کرد؛ اما یکی از مهمترین دلایل اختلافات زوجهای جوان، دخالت والدین و اطرافیان، در زندگی زناشویی آنان است.
باید گفت اگرچه فرهنگ به تنهایی نمیتواند در اختلاف سطح طبقات اثرگذار باشد و نمیتوان با قاطعیت گفت که افراد از فرهنگهای مختلف، نمیتوانند با هم ازدواج کنند، بیتردید تشابه فرهنگی میتواند نقش مهمی در موفقیت یک ازدواج داشته باشد و تفاوت فرهنگی، زمینۀ اختلاف را به وجود میآورد و ممکن است والدینِ هر یک از عروس و داماد، با تصور اینکه عروس یا داماد در شأن همدیگر نیستند، در زندگی آنها دخالت کنند؛ برای همین، دختر و پسر باید تلاش کنند که خانوادههایشان از همه لحاظ، بهویژه از لحاظ فرهنگی، با هم سنخیت و تناسب داشته باشند تا بهتر بتوانند یکدیگر را درک کنند و نگذارند تفاوت فرهنگی در روابط زن و شوهر اثر بگذارد.
روانشناسان نیز در این موارد، توصیه کردهاند که والدین در مشکلات و مسائل فرزند با همسرش، دخالت نکنند؛ اما اگر دخالتها از روی نصیحت، خیرخواهی، امر به معروف و نهی از منکر، مشاوره و راهنمایی یا حکمیت و داوری باشد، عروس و داماد باید از آن استقبال کنند و از این تجربیات و راهنماییها، به نحو شایسته بهره ببرند.