چکیده:
کاتبی نیشابوری
بهرام بشیری خطیبی "
۳
رستم امانی
حمیدرضا فرضی "
حکیده
کاتبی نیشابوری یکی از بزرگترین شاعران قرن نهم در عصری زندگی میکرد که تقلید و
نظیرهگویی از ویژگیهای بارز آن بود. اکثر شاعران این دوره مضامین شاعران پیشین را با کمترین
خلاقیّت تکرار میکردند. هدف این پژوهش یافتن پاسخ به این پرسشهاست که: آیا کاتبی
نیشابوری نیز در غزل بدون هیچ ابتکاری راه شاعران معاصر خود را در پیش گرفته و از شاعران
دورههای قبلی تقلید کرده است؟ به طور کلّی سبک او در غزلهایش چه ویژگیهایی دارد؟ در این
مقاله غزلهای کاتبی از سه دیدگاه زبانی» ادبی و فکری و با روش توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر
مطالعات کتابخانهای بررسی شده است. بر اساس یافتههای این تحقیق» کاتبی دست کم در
غزلهایش تا حد زیادی از تقلید دور مانده و نوآوریهای زیادی دارد. از جمله او به نکتهیابی؛
مضمون آفرینی» حسن تعلیل» اسلوب معادله و از نظر فکری غمپرستی که از ویژگیهای سبک
هندی محسوب میشود. بیش از دیگر شاعران قرن نهم توجّه کرده که با استناد به این ویژگیها
میتوان او را یکی از پیشروان سبک هندی نامید. با این حال از دیدگاه زبانی و ادبی» بعضی از
ویژگیهای سبک عراقی و خراسانی نیز در غزلهای کاتبی مشهود است.
! - دانشجوی دکتری زبان و ادبیّات فارسی» ء واحد تبریزء دانشگاه آزاد اسلامیء تبریز -ایران. (مستخرج از رساله دکتری)
نش استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی. واحد تبریز. دانشگاه آزاد اسلامی. تبریز -ایبران. (نویسنده مسوول)
33
"- دانشیا رگروه زبان و ادبیّات فارسیء واحد تبریزء دانشگاه آزاد اسلامیء تبریز -ایران
خلاصه ماشینی:
هدف این پژوهش یافتن پاسخ به این پرسشهاست که: آیا کاتبی نیشابوری نیز در غزل بدون هیچ ابتکاری راه شاعران معاصر خود را در پیش گرفته و از شاعران دورههای قبلی تقلید کرده است؟ به طور کلّی سبک او در غزلهایش چه ویژگیهایی دارد؟ در این مقاله غزلهای کاتبی از سه دیدگاه زبانی، ادبی و فکری و با روش توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانهای بررسی شده است.
در غزل زیر که مطلع آن در اینجا آمده، تنها کلمۀ اوّل مصراع دوم قافیه بوده و «که خانۀ دل بیرخ تو نور ندارد» به عنوان ردیف شعر در همۀ ابیات تکرار شده است: درآ که خانۀ دل بیرخ تو نور ندارد چرا که خانۀ دل بیرخ تو نور ندارد (كاتبي، 1382: 107) در تعداد زیادی از غزلهای کاتبی تکرار قافیه وجود دارد که بیشتر آنها به صورت ردالقافیه است و یا قافیۀ اوّلین مصراع غزل در مصراع آخر نیز تکرار شده است.
گاهی نیز مفعول جمله بدون نشانۀ مفعولی است؛ «کوی خود از کشتن ما پر صدای تیغ ساز» (همان: 154) 2ـ حروف اضافه: کاتبی گاهی«در» را به جاي« به» به کار برده مثلاً در «چون مرا جان از لب لعل تو آمد در بدن» (همان، 888 : 306) یا از «به» به جاي «در» استفاده کرده؛ در «گه سجود است به میخانه مرا گاه قعود» (همان، 1382: 189) یا «به» به جاي «با» آمده؛ در «تا شنیدم آن پری دارد سر صلحی به من» (همان، 884 : 164) و در مواردی «با» را به جاي «به» به کاربرده است؛ مثل «وصف طوبی و شراب کوثری با ما بگو» (همان، 1382: 188) 2ـ سطح ادبي: کاتبی در غزلهایش اصراری به کاربرد افراطی صور خیال نداشته و از این عناصر در شعر خود به طور طبیعی سود جسته است.