خلاصه ماشینی:
فهم درست از سخن و سکوت رهبری حسن ابراهیمزاده درک درست از بیانات و مواضع امام و رهبری توسط خواص، یکی از عوامل بقای انقلاب و خود آنان در جبهة خدمتگزاری به انقلاب و نظام مقدس اسلامی است.
با نگاهی به منظومه فکری، گفتارها و رفتارهای برخی از خواص در گام اول انقلاب میتوان به مشکل اساسی آنان در تحلیلهای غلط سهوی یا عمدی، از جمله ضعف در کلاننگری، فقدان نگاه منظومهای و نداشتن درک درست از زمان و مکان و ابتلا به جزئینگری اشاره کرد که غالباً سبب فرو غلتیدن آنان در گرداب اشتباه محاسباتی و خروجشان از جبهة حق و نظام مقدس اسلامی شده است؛ خواصی که بعضاً در مقابل امام و رهبری قرار گرفتند و پس از هر اشتباه، به جای بازخوانی تحلیلهای غلط و بازنگری در ابزارهای شناخت خود، همواره انگشت اتهام را به سوی امام و رهبری نشانه رفتهاند.
در این میان برخی از خواص علناً یا تلویحاً مشکل را به انحاء مختلف متوجه امام کردند، اما گذر زمان و بهویژه نامة 6/1/68 امام نشان داد که ایشان از ابتدا با این سه انتخاب مخالف بودند، اما هرگز نخواستند از جایگاه ولایت فقیه، رأی خود را به دیگران تحمیل کنند.
اینان باید پیش و بیش از هر چیزی به ریشه اشتباهات محاسباتی خود رجوع کنند و ببینند که چگونه در اثر عدم درک درست بیانات امام و رهبری، تصمیمات غلطی را اتخاذ کردند و جامعه و حتی امام و رهبری را در موقعیتی قرار دادند که بازرگان و بنیصدر و آقای منتظری را تحمل کردند.