چکیده:
در تبیین، نابرابری و طبقات اجتماعی دیدگاههای متفاوتی با رویکردهای گوناگون وجود دارد. مارکس بهعنوان جامعهشناس تضادگرا، بیشترین سهم را در ارائه مفهوم طبقه اجتماعی دارد. با توجه به اینکه در نهجالبلاغه از این مقوله صحبت شده است در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بودیم که آیا مفهوم طبقه و طبقات در نهجالبلاغه با آنچه مارکس مطرح کرده یکسان است یا تفاوت دارد؟ در پژوهش حاضر که با روش استنطاقی به صورت تحلیل محتوا صورت گرفته به این نتیجه دست یافتیم که مفهوم طبقه و طبقات اجتماعی در نهجالبلاغه برخلاف آنچه مارکس قائل است، با معیار میزان دارا بودن ابزار تولید و ثروت معنا نمیشود؛ بلکه «طبقات اجتماعی» از نگاه نهجالبلاغه اشاره دارد به منزلت، موقعیت و جایگاه اجتماعی افراد؛ چیزی که جامعهشناسان به آن «پایگاه اجتماعی» میگویند. میان مارکس و نهجالبلاغه از حیث اصل وجود نابرابری و طبقات اجتماعی در جامعه اشتراک وجود دارد؛ اما از جهت علت پدیداری آن، دیدگاهها متفاوت است.
About 10,600,000 results (0.35 seconds) Search ResultsTranslation resultPersianEnglishIn explaining, inequality and social classes there are different perspectives with different approaches. Marx, as a contradictory sociologist, has the greatest contribution to presenting the concept of social class. Given that this phenomenon was spoken in Nahjbalagheh, in this research we sought to answer the question whether the concept of class and class in Nahjolagheh is the same or different from what Marx proposed. In the present study, using content analysis as an inference method, we came to the conclusion that the concept of class and social class in Nahj al-Balagha, unlike Marx's, does not make sense by the measure of the means of production and wealth.About 10,600,000 results (0.35 seconds) Search ResultsTranslation resultPersianEnglishIn explaining, inequality and social classes there are different perspectives with different approaches. Marx, as a contradictory sociologist, has the greatest contribution to presenting the concept of social class. Given that this phenomenon was spoken in Nahjbalagheh, in this research we sought to answer the question whether the concept of class and class in Nahjolagheh is the same or different from what Marx proposed. In the present study, using content analysis as an inference method, we came to the conclusion that the concept of class and social class in Nahj al-Balagha, unlike Marx's, does not make sense by the measure of the means of production and wealth.
خلاصه ماشینی:
بـا توجه به اينکه در نهج البلاغه از اين مقوله صحبت شده است در تحقيق حاضر به دنبال پاسخ به اين پرسش بوديم که آيا مفهوم طبقه و طبقات در نهج البلاغـه بـا آنچـه مـارکس مطـرح کـرده يکسان است يا تفاوت دارد؟ در پژوهش حاضر که با روش استنطاقي به صـورت تحليـل محتـوا صورت گرفته به اين نتيجه دست يافتيم کـه مفهـوم طبقـه و طبقـات اجتمـاعي در نهـج البلاغـه برخلاف آنچه مارکس قائل است ، با معيار ميزان دارا بودن ابزار توليد و ثروت معنا نمـي شـود؛ بلکه «طبقات اجتماعي » از نگاه نهج البلاغه اشاره دارد به منزلت ، موقعيـت و جايگـاه اجتمـاعي افراد؛ چيزي که جامعه شناسان به آن «پايگاه اجتماعي » مي گويند.
ديدگاه کارل مارکس درباره نابرابري و طبقات اجتماعي مارکس معتقد است : «تاريخ تمام جوامعي کـه تـاکنون وجـود داشـته اند، تـاريخ مبارزه هـاي طبقـاتي است » با اين حال وجه تشابه اين نمونه هاي تاريخي در مورد نظام هاي اجتمـاعي و اقتصـادي در ايـن است که در هر کدام ، تمايزي بين طبقه ها و گروه هايي که نقش متفاوتي در نظام توليدي ايفا ميکننـد، وجود دارد.
بنابراين از ديدگاه امام علي ع در نهج البلاغه وجود طبقات اجتماعي در جامعه يک امر طبيعي و بديهي است و جامعه بدون طبقه قابل تصور نيست ؛ اما هر طبقه اي نسبت بـه موقعيـت و پايگـاه اجتماعي خود مسئوليت هايي دارد که براساس آنها از حقوق و مزايا برخوردار مي شود.