چکیده:
برای بسیاری از افراد، ورود به دوران بازنشستگی، مرحلهای مهم در چرخه زندگی همراه با پیامدهای معنادار اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و خانوادگی است. انتقال از وضعیت شاغل بودن به بازنشسته شدن، یک گذار نقش مهم در مسیر زندگی است که به رغم آنکه شاید اهمیت آن از پذیرش و انتقال نقشهای جدید در دوران جوانی مانند عهدهدار شدن نقشهای شغلی، همسری، والدی، و نظایر آن کمتر نباشد، اما کاوشهای علمی چندان گستردهای پیرامون آن صورت نگرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه مسألهمند بودن اوقات فراغت در میان مردان بازنشسته شهر تبریز و نحوه مواجهه آنان با موضوع گذران وقت در دوران پس از اشتغال میپردازد. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینهای، 23 نفر از مردان بازنشسته شهر تبریز مصاحبه شدند. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها در قالب خط داستان، (شامل 10 مقوله اصلی از قبیل دیگری امیدبخش، دوآلیسم جهتگیری دینی، بازنشستگی سالم، جامعهپذیری نسلی ورزشی) و مدل پارادایمی ارائه شدند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مردان بازنشسته در شهر تبریز، استراتژیهای گذران وقت متنوعی را تجربه میکنند. بهبیان دیگر، بازنشستگان مرد، استراتژیهای متفاوتی را برای پر کردن اوقات فراغت و مقابله با سردرگمی به کار میبرند. اما لزوما این استراتژیها مفید واقع نمیشوند و در واقع عدهای از آنان با وجود تمام آسایشها و لذات این دوران، ممکن است هنوز نتوانند از این دوران حس خوشایندی داشته باشند و با گسست مضاعف سرمایهای که هم مادی و هم معنوی است روبرو شوند.
For many people, entering into retirement is an important phase in life cycle with significant economic, social, demographic, and familial consequences. Transition from employment to retirement is an important role transition in the life course, but there are a little scientific researches conducting on this subject. The present paper examines problematic of free time among retired men in Tabriz and explore their coping strategies with time use in the post-employment period. Using qualitative approach and ground theory, we interviewed 23 retired men in Tabriz. The data analyzed using open, axial, and selective coding. Findings presented in framework of storyline (including 10 main categories such as hopeful-others, dualism of religious orientation, healthy retirement, generative-sportive socialization) and paradigmatic model. The results of the study indicate that retired men in Tabriz experience various time use strategies. In other word, retired men use different strategies for spending their leisure time and dealing with turmoil, but these satrategies always are not constructive. In fact, in spite of all gratifications and enjoyments which this period have, some of retired men may not be able to have a happy feeling and confront with decreasing material and spiritual capital.