چکیده:
زنان نیمی از شهروندان هر جامعه و مشارکت اجتماعی آنان نقش بسزایی در توسعه جامعه دارد. در عین حال گاهی احساس ناامنی زنان در برخی فضاهای شهری، مانع از حضور اجتماعی آنان میگردد. بر همین اساس پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی فضاهای ناامن شهری از دیدگاه زنان صورت گرفته است که جامعه مورد مطالعه آن زنان 45-15 سال شهر جاسک بوده و تعداد 22 نفر نمونه به روش هدفمند انتخاب شدهاند. ابزارهای گردآوری داده عبارت بودند از: مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و نقشه شهر که به منظور علامتگذاری فضاهای امن و ناامن شهری توسط افراد مورد مطالعه استفاده شده است. در نهایت دادهها به صورت متن پیادهسازی شده و به روش تحلیل تماتیک، تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشان میدهد که فضاهای ناامن شهری از نظر زنان شامل دو مقوله اصلی میباشد: 1)فضای ناامن اجتماعی(فضای خلوت، فضای جُرمخیز، فضای بزهکارانه، فضای بیگانه اجتماعی، فضای مردانه، فضای غالباً موتورسوار و فضای ناامن برساخته اجتماعی) و 2)فضای ناامن کالبدی(فضای تودرتو، فضای تاریک، فضای کاربری مردانه، فضای تک کاربری، فضای حاشیه شهر، فضای غالباً مسکونی، فضای فاقد دسترسی به حملونقل عمومی، فضای بیگانه کالبدی، فضای فرسوده وفضای آلوده). بنابراین به منظور تشویق زنان برای حضور در فضاهای عمومی شهری نه تنها برقراری «امنیت» در این فضاها اهمیت دارد بلکه آنچه مهمتر است، ایجاد «احساس امنیت» در زنان میباشد چرا که صرفاً برقراری امنیت، موجب ایجاد احساس امنیت در زنان نمیگردد بلکه مستلزم توجه موازی به امنیت اجتماعی و امنیت کالبدی است.
خلاصه ماشینی:
بنابراين بـه منظور تشويق زنان براي حضور در فضاهاي عمومي شهري نـه تنهـا برقـراري «امنيـت » در ايـن فضاها اهميت دارد بلکه آنچه مهم تر است ، ايجاد «احساس امنيت » در زنـان مـيباشـد چـرا کـه صرفا برقراري امنيت ، موجب ايجاد احساس امنيت در زنان نميگردد بلکه مستلزم توجه مـوازي به امنيت اجتماعي و امنيت کالبدي است .
(مهديزاده ، ١٣٨٧: ٦) بـر همين اساس پژوهش حاضر با هدف سنخ شناسي فضـاهاي نـاامن شـهري از نگـاه زنـان انجام گرفته است تا بر اساس آن بتوان عوامل مختل کننده امنيت زنان در فضاهاي عمومي شهري را شناسايي و تا جاي ممکن حذف نمـود و در نتيجـه زنـان نيـز همچـون مـردان بتوانند از سهم خود از فضاهاي عمومي شهري بهره ببرند.
بنابراين سؤال اصلي تحقيق حاضر اين بوده است که از نظر زنـان فضـاهاي ناامن شهري چگونه فضاهايي هستند و چـه ويژگـيهـايي دارنـد کـه منجـر بـه نداشـتن احساس امنيت از سوي آنان ميگردد؟ پيشينه تحقيق الف )داخلي: بمانيان و همکاران (١٣٨٨) در پژوهشي پيمايشي نشان دادند که بـين احسـاس امنيـت درک شده از فضا و ميـزان رفـت و آمـد و اسـتفاده از آن رابطـه مسـتقيمي وجـود دارد.
پژوهش هاي نيازي و همکاران (١٣٩٠) و رهبري(١٣٩١) نيز مؤيـد مقولـه «بيگانـه اجتماعي» هستند زيرا به اين نتيجه رسيده است که متغيرهاي سرمايه اجتمـاعي و حـامي انساني بر احساس امنيت زنان مؤثر هستند.
Urban Social Theory (City, Self and Society), New York: Oxford University Press, Social Science.