چکیده:
اجرای سیستم های مدیریت محیطزیست، با عملیاتی کردن استراتژی های توسعه پایدار، موجب بهینه سازی مصرف منابع، کاهش اثرات زیست محیطی، و در نتیجه افزایش پایداری سیستم میشود. یکی از الزامات اصلی مدیریت محیط زیستی، ارزیابی اثرات محیط زیستی و یک روش مناسب جهت ارزیابی اثرات محیطزیستی، ارزیابی چرخه حیات است. این روش با تجزیه و تحلیل یک محصول یا فرآیند در طی تمام مراحل عمر آن اطلاعات جامعی در مورد اثرات محیطزیستی ناشی از مصرف منابع و تولید ضایعات، و گزینه های بهبود و بهسازی سیستم مورد مطالعه ارایه میکند. توسعه پایدار در معادن مستلزم به حداقل رساندن مصرف منابع، تولیدات ضایعات و اثرات زیست محیطی ناشی از آنها میباشد. در این پژوهش معادن زغال سنگ پروده طبس، به عنوان محدوده مورد مطالعه انتخاب شده است. به طورکلی، مهمترین عوامل زیست محیطی در معادن زغال سنگ شامل تولید باطله معدنی، پساب معدنکاری و انتشار گاز زغال میباشد. برای بهبود کارایی چرخه تولید و کاهش بار زیستمحیطی معادن، برنامه ریزی در راستای افزایش نرخ بازیافت باطله ها، بازچرخش پساب معدنکاری و استحصال گاز متان ضروری به نظر میرسد. نتایج این ارزیابی، میتواند توسط تصمیم گیران در برنامه ریزی استراتژیک توسعه صنعت معدن کاری، ارزیابی اثرات معدن کاری زغال سنگ بر شاخص های توسعه پایدار کشور و مدیریت موثر منابع تجدیدناپذیر مورد استفاده قرار گرفته، و در نهایت تبدیل به استراتژی ها و اقدامات مدیریتی توسعه پایدار گردد.
خلاصه ماشینی:
مدیریت زیستمحیطی پسماند معادن زغالسنگ با رویکرد ارزیابی چرخه حیات؛ مطالعه موردی: معادن زغالسنگ پروده طبس نسیم هاشمی غلامرضا نبی بیدهندی* ، احمدرضا یاوری تاریخ دریافت: 22/09/98 تاریخ پذیرش: 30/10/98 کد مقاله: 57542 چکـیده اجرای سیستمهای مدیریت محیطزیست، با عملیاتی کردن استراتژیهای توسعه پایدار، موجب بهینهسازی مصرف منابع، کاهش اثرات زیستمحیطی، و در نتیجه افزایش پایداری سیستم میشود.
اجرای سیستمهای مدیریت محیطزیست در معادن زغالسنگ، با عملیاتی کردن استراتژیهای توسعه پایدار، موجب کاهش اثرات زیستمحیطی، استفاده معقولانه از مواد در طول چرخه حیات آنها و در نتیجه افزایش پایداری سیستم میشود(Burchart-Korol et al.
در تاریخچه تحقیق تا سال2015 نتایج ارزیابی چرخه حیات معدنکاری زغالسنگ، بهعنوان بخشی از زنجیره تولید انرژی و بدون مشخص کردن عوامل تعیینکننده ارزیابی زیستمحیطی، بیان میشد و هیچ نتیجهای در مورد انتشار گازهای گلخانهای و خسارات مربوط به عملیات استخراج زغالسنگ وجود نداشت.
عواملی نظیر عدم قطعیت نتایج ناشی از اثرات تجمعی (Lindeijer, 2005)، نبود استاندارد مشخص در انتخاب واحدهای اندازه گیری(Olsen et al, 2001)، نبود استاندارد واحد در تعیین مرزهای سیستم (Stewart,2005)، آگاهی محدود در مورد روش شناسی ارزیابی چرخه حیات معادن (Middleton & McKean, 2005) و کمبود متخصصین و منابع مالی محدود (Hoskins,2005) از جمله محدودیت های استفاده از این ابزار در معادن می باشند.
Model of environmental life cycle assessment for coal mining operations.
, 2010, Application of life cycle assessment to estimate environmental impacts of surface coal mining.
APPLICATION OF LIFE CYCLE ASSESSMENT (LCA) IN COAL MINING.