چکیده:
مقاله حاضر درصدد است تا تصویر کلیتگرایانه از موقعیت اجتماعی زنان عهد قاجار را در یک خط سیر تاریخی قرار دهد و به این مسأله بپردازد که حقوق شهروندی زنان در عصر قاجار تا چه اندازه، تحت چه اشکال و با تبعیت از کدام منطق تحول تاریخی رنگ واقعیت به خود گرفته است؟ بر این اساس، از نظریه سه مرحلهای تحول تاریخی حقوق شهروندی مارشال برای هدف توصیف حقوق زنان بهره میگیرد. روش بررسی موضوع مطالعه موردی تاریخی است که در آن از روش اسنادی برای گردآوری اطلاعات و روش تطبیق الگو برای تحلیل اطلاعات استفاده میکند. نتایج حاکی از آن است که تحول حقوقی زنان در دوره قاجار عمدتاً در برخی شاخصهای حقوق مدنی رخ داده است. هیچکدام از دو شاخص حقوق سیاسی تحقق نیافت و حقوق اجتماعی تنها در شاخص آموزش شاهد تغییر ملموس بود. بدینترتیب، زنان دوره قاجار تنها توانستند با کسب دستاوردهایی در زمینه آزادیهای فردی تا مرحله نخست توالی تاریخی حقوق شهروندی پیش بروند و با ناکامی کامل در عرصه سیاسی به موفقیتهای نخستین در حقوق اجتماعی دست یابند.
- The Qajar period is the beginning of a modern era in the entire history of Iran. In the same period, Iran is introducing new concepts, including citizenship rights. During the Qajar period, Iranian women also met their citizenship rights for the first time and worked for it. Since women and men in one country share the same fate of their country, so ignoring women in some historical sources doubles the need to study their lives. The present research is the ability to conform to the T-score. The paper examines the rights of women in the Qajar era in three dimensions of civil, political and social rights based on Marshall’s formulation. This historical case study is a descriptive and data gathering method, documentary and analysis method of pattern matching. The findings show that only a fraction of the civil, political, and social rights aspects evolved alongside each other and at the same time, and it was not possible to follow Marshall as a historical sequence of Qajar women's citizenship rights.
خلاصه ماشینی:
حقوق شهروندی زنان در ایران عهد قاجار 1 هعاضدیو هنویأرت ی علمی گروه علوم اجتماعی دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان (علمیـپژوهشی) دوره ٢٧،شماره یک :١٤٣-١١١ شاپا ٩٠٨٢-٠٨٠٨ نمایه در ISC دریافت ٩٨/١٠/١٢ پذیرش ٩٩/٤/١٧ چکیده مقاله حاضر درصدد است تا تصویر کلیت گرایانه از موقعیت اجتماعی زنان عهد قاجار را در یک خط سیر تاریخی قرار دهد و به این مسأله بپردازد که حقوق شهروندی زنان در عصر قاجار تا چه اندازه ، تحت چه اشکال و با تبعیت از کدام منطق تحول تاریخی رنگ واقعیت به خود گرفته است ؟ بر این اساس ، از نظریه سه مرحله ای تحول تاریخی حقوق شهروندی مارشال برای هدف توصیف حقوق زنان بهره میگیرد.
شرح زندگانی من (١٣٧٧) عبدالله مستوفی درباره جزئیات مسائل اجتماعی، وقایع اتفاقیه (١٣٦١) به عنوان مجموعه گزارش های خفیه نویسان انگلیسی و خاطرات عبدالله بهرامی (١٣٦٣) درباره اوضاع اجتماعی اواخر سلطنت ناصرالدین شاه تا ابتدای کودتا، تاریخ بیداری ایرانیان (١٣٦٢) تألیف ناظم الاسلام کرمانی و حیات یحیی تألیف یحیی دولت آبادی حاوی گزارش های فراوان درباره نقش زنان است .
بلوشر گزارش میکند «در گردش های دسته جمعی زنان نیز شرکت میکنند اما همیشه در حوزه خانواده » (بلوشر، ١٣٦٩: ٨٣)، یا رایس میگوید: «کمتر زنی است که پا از شهر خود بیرون نهاده باشد و اگر چنین زنانی یافت شوند استثنا به شمار میآید» (رایس ، همان : ٤١).
طبق گزارش آمار دارالخلافه و اسناد تاریخ اجتماعی تهران عصر قاجار مقارن سال های ١٢٦٩ و ١٢٨٦ زنان طبقه شهری صاحب املاک بودند از جمله فاطمه سلطان خانم کاروانسرایی بزرگ داشت و حاجی مریم خانم در محله دولت صاحب ٢٦ دکان بود (اتحادیه ، ١٣٧٣: ٣٠).