چکیده:
امروزه یوگا به عنوان یکی از درمانهای مکمل، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. یکی از جنبههای مهم پژوهش در این زمینه، بررسی مطالعات کیفی در تجربه یوگا به عنوان درمان است. این مطالعه با هدف شناسایی و بررسی عوامل و ملاکهای تجربه انجام یوگا به عنوان مداخلات رواندرمانی، با مرور منظم پژوهشهای موجود در این زمینه انجام شد. بدین منظور پایگاههای دادههای ساینس دایرکت، سایاینفو، تیلور اند فرانسیس، پاب مد، سیویلیکا، مگایران، اسآیدی و نورمگز جستجو شد. پس از خارج کردن مقالات نامتناسب با هدف پژوهش، مرور کامل روی 13 مقاله باقیمانده انجام شد. نتایج به استخراج سه عامل کلی و یازده ملاک منتهی گردید. عامل کاهش رنجها، شامل ملاکهای ساکت کردن ذهن، ثبات هیجانی و سلامت جسمانی و پذیرش؛ عامل خویشتن به مثابه یک عامل تغییر، شامل ملاکهای متصل بودن، توانمندسازی، آگاهی مشفقانه، درک یک رویکرد کلگرا و توجه انعطاف پذیر؛ و عامل درمان به مثابه یک فرآیند، شامل دو ملاک موانع در برابر تمرین یوگا و غلبه بر موانع. در نهایت، نتایج نشاندهنده پذیرش و امکان استفاده از یوگا به عنوان یک درمان جانبی برای افرادی است که از مشکلات سلامت روان شایع همچون اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه رنج میبرند.
Today, yoga has become a popular supplement treatment. One of the important aspects of research in this field is the study of qualitative studies in the experience of yoga as a treatment. This study was conducted with the aim of identifying and examining the factors and criteria for experiencing yoga as psychotherapeutic interventions, with regular review of existing research in this field. For this purpose, the databases of Science Direct, psyInfo, Taylor & Francis, PubMed, Civilica, Magiran, SID and Noormags were searched. After extracting disproportionate articles for research purposes, a complete review of the remaining 13 articles was performed. The results led to the extraction of eleven categories and three main categories. The factors that reduce suffering include the criteria for silencing the mind, emotional stability and physical health, and acceptance; The factor of self as a factor of change, including the criteria of connectivity, empowerment, compassionate awareness, understanding a holistic approach and flexible attention; And the treatment factor as a process, including the two criteria of barriers to practicing yoga and overcoming barriers. Finally, the results indicate the acceptance and possibility of using yoga as supplementary treatment for people suffering from common mental health problems such as anxiety, depression and post-traumatic stress disorder.
خلاصه ماشینی:
در نهايت ، نتايج نشان - compassionate awareness, understanding a holistic approach and flexible attention; And the treatment دهنده پذيرش و امکان استفاده از يوگا به عنوان يک درمان جانبي براي factor as a process, including the two criteria of افرادي است که از مشکلات سلامت روان شايع همچون اضطراب ، افسردگي barriers to practicing yoga and overcoming barriers.
اين جستجو در پي آن بود که به شيوه اي نظام مند، مطالعات کيفي در دسترس را شناسايي کند که به کنکاش در تجربيات افرادي پرداخته که از انجام هاتا يوگا به عنوان درماني براي شايع ترين مشکل رواني، که منظور اضطراب ، افسردگي و اختلال استرس پس از سانحه است ، استفاده کرده اند (جتر و همکاران ، ٢٠١٣؛ فيلد،٢٠١٦).
در ادامه و با استفاده از ملاکهاي شناسايي شده ، تغييرات مثبت گزارش شده بر کارکردهاي شناختي، هيجانات و جسماني تشريح شده است : ساکت کردن ذهن : در تمام مطالعات ، بجز يکي، از آنجاکه شرکت کنندگان يک «سکون ذهني را تجربه ميکردند، توانايي بيشتري در کنترل افکار به دست ميآوردند، و نگاهشان تغييرات مفيدي داشت ، يوگا را به عنوان روشي براي خنثي کردن علائم شناختي اضطراب ، افسردگي و اختلال استرس پس از سانحه توصيف کرده اند (براون ، ايبانکس و کيتينگ ٣ و همکاران ، ٢٠١٧).