چکیده:
طی یک صد سال گذشته محدودیت منابع آب با افزایش درخواست برای آب و دگرگونیهای آب
و هوایی به سیاسی شدن آب انجامیده است. به طوری که تکاپو برای فراهم کردن آب در کانون
توجه قلمروداران (حاکمان و کارگزاران) قرار گرفته است. در کنار این وضعیت، گذر بیش از
سیصد حوضه رودخانهای از میان مرزهای دو یا چند کشور به خودی خود منبع بیثباتی سیاسی
است. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی
برای این کشورها مبدل کرده است. در این رابطه، برخی پژوهشگران به تاسی از نامگذاری قرن
بیستم با عنوان "قرن نفت"، قرن بیست و یکم را به نام "قرن آب" نامگذاری کردهاند؛ قرنی که در
آن آب تبدیل به موضوعی میشود که زاییده و زاینده درگیریهای خشونتباری خواهد بود. بدیهی
است که ژئوپلیتیک بحران در جنگ آتی، مناطق خشک و کم آب جهان خواهند بود. خاورمیانه
بهترین نمونه و مصادق از این مناطق است. از یک سو قرارگیری این منطقه در کمربند خشک
جهان و از سوی دیگر زندگی ۵۰ درصد جمعیت این منطقه در حوضههای آبریز مشترک، پتانسیلی
برای تولید خشونت محسوب شده که در امتزاج با خصومتهای قومی» اختلافات ارضی - مرزی و
تعارضات سیاسی- مذهبی، به حربهای برای کشمکش و هماوردی منطقهای مبدل میگردد. تا جایی
که برخی از کشورهای این منطقه تن به رویارویی نظامی داده، ۳۰ مورد از مجموع ۷ مورد
خشونت بر سر آب (طی ۵۰ سال گذشته)» در این منطقه رخ داده است. این پژوهش به روش
توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای صورت پذیرفته است و با بررسی روند تصرف
بلندیهای جولان توسط رژیم صهیونیستی، ضمن صحه گذاشتن بر اهمیت نظامی این منطقه برای
این رژیم»؛ بر این فرض استوار است که به نظر؛ آب و ارزش هیدروپلیتیک جولان از جمله عوامل
پنچ دهه اشغال و انضمام غیرقانونی این منطقه توسط رژیم صهیونیستی است. نتیجه پژوهش نشان
داد که حتی اگر زمانی رژیم صهیونیستی طی روند صلح خاورمیانه به عقبنشینی از مناطق
اشغالی مجبور شود، به تسلط خویش بر منابع آبی این مناطق ادامه خواهد داد.