خلاصه ماشینی:
گرچه آشويتس و ماجدانک هم کارکرد اردوگاه کار اجباري و هم کمپ پاکسازي را داشتند چهار اردوگاه ديگر صرفا کارخانه هاي آدمکشي بودند که تنها چند يهودي که براي انجام کارها بدان ها نياز بود از اين کمپ ها جان سالم به دربردند.
گرچه مورخان هولوکاست مدعي اند که شواهد مستند فراواني دال بر وجود اردوگاه هاي پاکسازي مجهز به اتاقک هاي گاز وجود دارد، کل اين داستان صرفا بر اساس گزارش شاهدان عيني روايت شده است .
اگر آن گونه که تجديدنظرطلبان ادعا مي کنند که تنها اتاقک هاي گاز آشويتس براي شپش زدايي طراحي شده بودند به چه علت چنين اتاقک هايي نياز به منفذ چشمي در درهاي خود داشتند؟ پاسخ به اين پرسش در "دستورالعمل هاي راه اندازي اتاقک هاي شپش زدايي با استفاده از سيانيد هيدروژن " آمده است .
فوريسون به اين نتيجه مي رسد که چنين کاري غيرممکن است زيرا واحد ويژه بلافاصله پس از ورود با گاز سيانيد هيدروژني که در اتاقک باقي مانده بود مسموم شده و جان خود را از دست مي دادند و لذا شهادت هوس "اساسا غير مسموع " بوده و قطعا به صورت داوطلبانه ارائه نشده بود.
استدلال هاي اصلي مکتب تجديد نظر طلبي به صورت خلاصه در ذيل ارائه شده است : ادعاي سياست پاکسازي آلمان نازي : اگر واقعا آلمان نازي چنين سياستي را اتخاذ مي کرد امکان نداشت هيچ کدام از يهوديان زنداني جان سالم به در برند؛ اما مي بينيم که خاطرات "بازماندگان هولوکاست " قفسه کتاب خانه ها را پر کرده و مي شنويم بسياري از اسرا از اين اردوگاه به اردوگاه ديگر منتقل شدند بدون اينکه بالاخره در يکي از اين اردوگاه ها کشته شوند.