چکیده:
جریان های سیاسی، به عنوان کنشگران حیات سیاسی جوامع، در تحولات سیاسی جامعه ایران، همواره مورد توجه بوده اند. اندیشمندان حوزه سیاست از منظرهای مختلفی به گونه شناسی جریان های سیاسی پرداخته اند. این مسیله پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده اجتماعی در بستر جامعه بسط یافت به این جهت کالبدشکافی جریان های سیاسی از اهمیت دوچندان برخوردار گردید. به این دلیل، این پژوهش به صورت بندی جریان های دهه نخست انقلاب اسلامی از منظر امام خمینی می پردازد. یافته های تحقیق گویای آن است که حضرت امام ضمن بهره جویی از معیارهای مختلف، معنایی متفاوت ازآنچه در منهج فکری محققان است به صورت بندی جریان های سیاسی پرداخته است.
التیارات السیاسیة بما تمثله من جهات فاعلة فی الحیاة السیاسیة للمجتمعات، کانت علی الدوام موضع اهتمام فی التحولات السیاسیة للمجتمع الایرانی. المفکرون فی مجال السیاسة یسلطون الضوء علی تنوع التیارات السیاسیة من زوایا وجوانب مختلفة. وقد انتشرت هذه المسألة فی الوسط الاجتماعی فی أعقاب انتصار الثورة الإسلامیة، کظاهرة اجتماعیة، وهذا ما جعل دراسة التیارات السیاسیة تتسم بأهمیة مضاعفة. ولهذا السبب یهتم هذا البحث بتصویر خارطة هذه التیارات فی العقد الأول من عمر الثورة الإسلامیة، ومن وجهة نظر الإمام الخمینی. یستدل من معطیات هذه الدراسة علی أن سماحته قد اتخذ معاییر مختلفة للنظر الی هذه التیارات السیاسیة ورسم خارطتها علی نحو مغایر لما هو سائد فی المنهج الفکری للباحثین الذین تناولو هذه القضایا.
Political currents, as actors in the political life of societies, have always been considered in the political developments of Iranian society. Political thinkers have studied the typology of political currents from different perspectives. This issue developed after the victory of the Islamic Revolution as a social phenomenon in the context of society, so the dissection of political currents became far more important. For this reason, this study deals with the formation of the currents of the first decade of the Islamic Revolution from the perspective of Imam Khomeini. Findings of the research show that Imam Khomeini, while using different criteria, has applied a different meaning from that of researchers to formulate political currents.
خلاصه ماشینی:
صورتبندي جريانهاي سياسي دهه نخست انقلاب اسلامي و نظام دانايي آنها در انديشه سياسي امام خميني+ حسین ارجینی* عیسی مولوی وردنجانی** چكيده جریانهای سیاسی، بهعنوان کنشگران حیات سیاسی جوامع، در تحولات سیاسی جامعه ایران، همواره مورد توجه بودهاند.
عليرغم آنكه شعاع فكري جريانهاي سياسي در ايران بسيار محدود بود اما با گذشت اندكي از حيات سياسي آنها در دوران پهلوي شاهد ممانعت از كنشهاي حزبي هستيم، درحاليكه با روي كار آمدن نظام جمهوري اسلامي، تمام جريانها و احزاب سياسي اجازه فعاليت آزادانه پيدا نمودند.
به اين جهت ميتوان بيان كرد حضرت امام با نگرشي متفاوت از آنچه ديگر انديشمندان حوزه جريانشناسي به صورتبندي گروهها سوق يافتهاند؛ جريانها را كالبدشكافي كرده و گونهاي جديد از آنها ارائه كرده است.
از زاويهاي ديگر حضرت امام معيار طبقات اجتماعي را نيز در صورتبندي جريانهاي سياسي بهكار ميگيرد؛ اما اين بهرهگيري از مفهوم طبقه، مطابق منهج فكري ماركس نيست.
(همان: 17 / 194 ـ 191) شايان ذكر است كه در ادبيات فكري امام خميني+ حزب شيطان را ميبايست مورد هدايت قرار داد و از ريزشهاي آنها جلوگيري نمود و تا زماني كه خطري براي جامعه سياسي نداشته باشند، حفظشان كرد؛ كه در نمودار زير ميتوان ترسيمي از اين نوع تقسيمبندي مشاهده نمود.
مقصود از جريان اسلامگرا در اين تحقيق، جرياني است كه در دهه اول نظام جمهوري اسلامي شكل گرفت و رهبري حضرت امام را پذيرفته بودند و ادامهدهنده راه ايشان قلمداد ميشدند.