چکیده:
با توجه به اینکه آموزش فلسفه به دانش آموزان نقش مهمی در پرورش فکری و در نتیجه موفقیت تحصیلی آنها ایفاء میکند، هدف از این تحقیق ارائه مدلی به منظور ارتقای آموزش اخلاق در مدارس بود. پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی بود. جامعۀ آماری پژوهش در بخش کیفی کلیه خبرگان دانشگاهی و صاحبنظران آموزش و پرورش بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و با در نظرگرفتن اصل اشباع 21 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی 420 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری دادهها در بخش کیفی از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، از پرسشنامه محقق ساخته آموزش فلسفه به کودکان استفاده شد. روش تحلیل دادهها در بخش کیفی کدگذاری نظری برگرفته از روش نظریهپردازی داده بنیاد بود و در بخش کمی، آزمونهایی نظیر همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی تاییدی اکتشافی بود که با استفاده از نرمافزارهای SPSS-v21، Smart Pls-v3 و Lisrel-v8 تحلیل شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از بین 9مولفه شناسایی شده ذهنیت فلسفی، گفت و گوی فلسفی و تعلیم و تربیت فلسفی مولفههای تشکیل دهنده، برنامه درسی، معلم، مدیریت، مولفههای تاثیرگذار و تفکر انتقادی، خردمندی و خودکارامدی مولفههای تاثیرپذیر آموزش فلسفه به دانش آموزان هستند. یافتهها نشان داد که مدل ارائه شده در این تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از بین ٩مولفه شناسایی شده ذهنیت فلسفی، گفت و گوی فلسفی و تعلیم و تربیت فلسفی مولفه های تشکیل دهنده ، برنامه درسی، معلم ، مدیریت ، مولفه های تاثیرگذار و تفکر انتقادی، خردمندی و خودکارامدی مولفه های تاثیرپذیر آموزش فلسفه به دانش آموزان هستند.
محققان بر این عقیده اند که در کیفیت بخشی به امور مدرسه در ابعاد آموزشی و پرورشی باید به بازسازی الگوی روابط درون مدرسه ای و آموزش های لازم برای توانمندسازی دانش آموزان توجه جدی نمود تا با کمک الگوی مناسب کیفیت بخشی دانش آموزان (توانمند، مستقل ، خود رهبر، پژوهشگر و متدین ) تربیت کرد(نوری حسن آبادی و همکاران ، ١٣٩٩).
بنابراین ، محققان در تحقیق حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال هستند که مدل مناسب آموزش فلسفه به دانش آموزان چه مدلی است ؟ روش پژوهش روش پژوهش بر مبنای ماهیت داده ها آمیخته (کمی، کیفی) و از نظر هدف کاربردی بود.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که برنامه درسی، معلم ، مدیریت ، از مولفه های تاثیرگذار و تفکر انتقادی، خردمندی و خودکارامدی از مولفه های تاثیرپذیر آموزش فلسفه به دانش آموزن میباشد که براساس این ابعاد و مولفه های شناسایی شده در این تحقیق مدلی تدوین گردید که نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است .
علاوه بر معلم ، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه ی درسی از دیگر عوامل موثر بر آموزش فلسفه به دانش آموزان است .
تحقیق حاضر نشان داد که برنامه درسی، معلم و مدیریت ، از مولفه های تاثیرگذار بر آموزش فلسفه به دانش آموزان است .