چکیده:
پیشگیری را میتوان یکی از راهبردهای اساسی در حوزه کنترل اجتماعی برشمرد که در بردارنده مجموعه راهکارهای مستقیم و غیرمستقیم با هدف ایجاد امکانات و موقعیتهای بازدارنده از وقوع جرم و کجروی طراحی و تدوین میشود. پیشگیری وضعی یکی از اقسام پیشگیری است که هدف آن اتخاذ ترتیبی است که بهای ارتکاب عمل مجرمانه را برای مرتکب بیش از سود حاصل از آن گرداند، چراکه انسان موجودی حسابگر است و سود و زیان عملش را میسنجد. در این دیدگاه جرم قابل پیشبینی بوده و صرفنظر از اینکه مرتکب تحت تاثیر چه عامل بوده، از طریق کاهش فرصتهای ارتکاب و آماجهای آن، با اعمال روش-های فیزیکی (مادی) یا تغییر و کنترل موقعیتهای مناسب برای ارتکاب جرم میتوان وقوع آن را ممتنع و خنثی ساخت. بدین طریق از ورود به وادی پیچیده سلسله عوامل متعدد انسانی و اجتماعی جرم و تحلیل و برخورد با آنها احتراز میگردد. خلاصه اینکه این نوع پیشگیری، هزینه فرایند گذر از اندیشه به عمل را با مانع مواجه میکند، اما خود با موانع و محدودیتهایی همراه است.
خلاصه ماشینی:
در این دیدگاه جرم قابل پیشبینی بوده و صرفنظر از اینکه مرتکب تحت تأثیر چه عامل بوده، از طریق کاهش فرصتهای ارتکاب و آماجهای آن، با اعمال روشهای فیزیکی (مادی) یا تغییر و کنترل موقعیتهای مناسب برای ارتکاب جرم میتوان وقوع آن را ممتنع و خنثی ساخت.
بر این اساس سنگ بنای سیاست جنایی را چه در بعد کیفری و چه غیرکیفری، مرتکب جرم تشکیل میداد، اما از چند دهه قبل یعنی از سال 1940 که گروهی از جرمشناسان به دنبال حل معمای بزهکاری و علتشناسی جرم، پژوهشهای خود را بر روی کنشگر دیگر بزهکاری، یعنی «بزه دیده» که در واقع خود به تنهایی بازیگر نیمی از صحنه جرم میباشد متمرکز نمودند، جزء در مورد جرائم بدون قربانی، جرم را بعنوان یک رابطه بزهکار و بزه دیده مورد توجه قرار دادند.
در واقع هدف از پیشگیری وضعی ایجاد وقفه در گذر از اندیشه مجرمانه به عمل است به عبارت دیگر، پیشگیری وضعی از جرم، عبارت است از مجموعه تدابیر و روشهای کاهش یا حذف فرصتهای ارتکاب جرم و سود حاصل از ارتکاب جرم که انسان متعارف ممکن است باتوجه به آن مرتکب بزه گردد.
به عبارت دیگر پیشگیری اجتماعی براین نظریه استوار است که عوامل مختلفی در ایجاد جرم موثر هستند و این پیشگیری به دنبال شناسایی این عوامل، درصدد مهار آنها بر میآید که در نهایت منتج به مجرم نشدن افراد، حذف یا کاهش جرائم و سالمسازی جامعه میشود.
دانشمندانی است که پیرو این نظریه هستند معتقد به ایجاد تغییرات در محیط فیزیکی و اجتماعی براساس چهار اصل پیشگیری از جرم که عبارتند از: کنترل دسترسی، مراقبت، حمایت از اقدامات ایمنی و تقلیل انگیزهها جهت کاهش ارتکاب جرائم میباشد.