چکیده:
نظم اجتماعی از عناصر مهم در تکامل و تداوم حیات جامعه است که حفظ آن در گرو وحدت، همدلی و همیاری همه اعضای جامعه میباشد. بیتفاوتی نسبت به امور اجتماعی یکی از آسیبهای بزرگ جامعه امروزی بوده که از دیدگاه جامعه شناسان، نوعی بیماری اجتماعی است. آثار و تبعات منفی و شیوع روزافزون آن، ضرورت مداخله و توجه ویژه قانونگذار را میطلبد. برای مقابله با بیتفاوتی راههای مختلفی وجود دارد که علاوه بر آموزش و فرهنگسازی و ایجاد بستر مناسب برای مقابله با بیتفاوتی، یکی از ابزارهای مقابله با پدیدهی مذکور، توسل به حقوق کیفری است. به این منظور، قانونگذار کیفری برخی از مصادیق بیتفاوتی از جمله خودداری از کمک به مصدومین، خودداری از گزارش دهی جرائم مهم و خودداری از جلوگیری از وقوع آنها را جرمانگاری و برای آن مجازات تعیین نموده است. با بررسی سیاست کیفری ایران مبرهن گردید اگرچه قانونگذار در زمان تدوین قوانین کیفری در موادی به صورت پراکنده و ناقص به موضوع بیتفاوتی اجتماعی توجه نموده است اما این امر جدای از پراکندگی، با نواقص و کاستیهایی همراه بوده که در جهت مبارزهی مطلوب با پدیدهی مذکور ضرورت دارد قانونگذار فصلی را در قانون کیفری به این امر اختصاص دهد تا ضمن رفع ایرادات، تمامی موارد مهم بیتفاوتی اجتماعی از جمله خودداری از ادای شهادت برای نجات انسان بیگناه را در آن فصل جرمانگاری نموده و مجازات مناسب آن را به طور دقیق تعیین نماید.
Social order is one of the important elements in the evolution and continuity of society, the maintenance of which depends on the unity, empathy and cooperation of all members of society. . At the same time, criminals and violators of the law easily escape prosecution and punishment due to the Apathy of community members in reporting and reporting crimes to the competent authorities. The negative effects and consequences and its increasing prevalence require the intervention and special attention of the legislator. There are various ways to deal with indifference, which in addition to education and culture and creating a suitable environment for dealing with indifference, one of the tools to deal with this phenomenon is to resort to criminal law. To this end, the criminal legislature has criminalized and punished some indifferent instances, such as refusing to help the injured, refusing to report serious crimes, and refusing to prevent them from occurring. Examining Iran's criminal policy, it became clear that although the legislator has paid attention to the issue of social Apathy in sporadic and incomplete articles when drafting criminal laws, but apart from dispersion, this has been accompanied by shortcomings and deficiencies that are necessary to combat this phenomenon. The legislator is devoting a chapter in the criminal law to this issue in order to eliminate all objections, criminalize all important cases of social indifference, including refusing to testify to save an innocent person in that chapter, and determine the appropriate punishment precisely
خلاصه ماشینی:
با بررسي سياست کيفري ايران مبرهن گرديد اگرچه قانونگذار در زمان تدوين قوانين کيفري در موادي به صورت پراکنده و ناقص به موضوع بيتفاوتي اجتماعي توجه نموده است ، اما اين امر جداي از پراکندگي، با نواقص و کاستي هايي همراه بوده که در جهت مبارزة مطلوب با پديدة مذکور ضرورت دارد قانونگذار اصلاحاتي را در قانون کيفري انجام دهد و ضمن رفع ايرادات، تمامي موارد مهم بيتفاوتي اجتماعي از جمله خودداري از اداي شهادت براي نجات انسان بيگناه را به طور کامل در يک فصل جرمانگاري نموده و مجازات مناسب آن را به طور دقيق تعيين نمايد.
The Princple of Ethicsism از اين حيث ، در برخي نظامهاي اخلاقگرا از جمله نظام حقوقي ايران، بر پايۀ قاعدة فقهي «لاتعاونوا علي الاثم و العدوان»١ و نيز «التعزير لکل عمل حرام» و وجوب امر به معروف و نهي از منکر لازم است برخي از مصاديق بيتفاوتي اجتماعي که ارزشهاي مهم اخلاقي را نقض ميکند، با مداخلۀ کيفري همراه باشد که از جملۀ آنها ميتواند خودداري از کمک به فرد در معرض خطر جاني ، جلوگيري از وقوع جرائم مهم و خطرناک و يا خودداري از اداي شهادت جهت نجات جان انسان بيگناه باشد.
بررسي موارد مقابله با بيتفاوتي اجتماعي در جرائم عليه اشخاص در حقوق جزاي ايران ميتوان از ماده واحدة قانون خودداري از کمک به مصدومين ، بيتفاوتي منتهي به جنايات موضوع مادة ٢٩٥ قانون مجازات اسلامي و نيز خودداري از اعلام و گزارش مراتب کودکآزاري به مراجع ذيصلاح قانوني به عنوان نمونه هاي بارز جرمانگاريشدة بي تفاوتي در اين حوزه نام برد.