چکیده:
در نگاه فلسفی اندیشیدن، تقدیر انسان و اندیشه و تفکر رکن اساسی و جزء ذاتی او و منشا آگاهی و معرفت، بنیان و بنیاد استکمال و کمال وی است؛ به گونه ای که میتوان ادعا نمود تفکر مهمترین عامل کشف حقیقت و تقرب به خداوند است؛ با این حال بسیاری از متفکران غفلت و فراموشی تفکر را میهمان ناگزیر دوران مدرن و نتیجه غلبه تکنیک بر فرهنگ و اندیشه دانستهاند. در آغاز سال 2020 جهان با بحران کرونا مواجه شد که علیرغم آسیبها و مصیبت های زیانبار بر جامعه بشری، تلنگری بر روح غفلتزده انسان معاصر بود تا او را از مرکب منیت به زیر کشد و متوجه هستها، نیستها و نقص هایش نماید. رهاورد مسئله کرونا برای انسان معاصر احیای پرسشهای بنیادین در ارتباط با خدا، خود و دیگری است. در این جستار با روش تحلیلی- کتابخانهای به تبیین معناداری زندگی، مرگاندیشی، بازگشت و احیای معنویت در سایه پدیده کرونا پرداخته شده است. قرارگرفتن انسان در موقعیت رنج و مرگ حاصل از کرونا میتواند زمینهساز نوپدیدی در افزایش معنویت و توجه به خدا، بازخوانی و معنا بخشی به رنج زندگی از مسیر دین و بازاندیشی درباره ماهیت مرگ و نوع مواجهه با آن شود.
In the philosophical view thinking, human destiny and thought and thinking is the basic element and its essential component and the source of human consciousness and knowledge, the foundation of his perfection. As it can be claimed, thinking is the most important factor in discovering the truth and proximity to God. However, many thinkers have considered the neglect and forgetfulness of thinking as the inevitable guest of the Modernity and the result of the dominance of technology over culture and thought. At the beginning of 2020, the world faced the Corona crisis, which, despite the harmful harms and calamities on human society, was a flick on the neglected soul of contemporary man to bring him down from the compound of egoism and realize his essence, nothingness and imperfections. At the beginning of 2020, the world faced the Corona crisis, which, despite the harmful damages and disasters on human society, was a flick on the neglected soul of contemporary man to bring him down from the mount of egoism and make her aware of her beings, nothingness and imperfections. The solution to the Corona problem for contemporary man is to revive fundamental questions about God, self, and the other. In this research, with the analytical-library method, the meaning of life, death thinking, return and revival of spirituality in the shadow of the Corona phenomenon has been explained. Putting man in a position of suffering and death from Corona can pave the way for a new emergence in increasing spirituality and attention to God, re-reading and giving meaning to life through religion and rethinking the nature of death and the mode of confrontation with it.
خلاصه ماشینی:
مقاله علمي ـ پژوهشي خيزش تفکر الهياتي ـ فلسفي در بحران کرونا (مروري بر معناداري زندگي، مرگ انديشي و معنويت گرايي ) * تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٥/٠١ تاريخ تأييد: ١٣٩٩/٠٥/١٤ ابراهيم عليپور ** _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ __ _ _ __ اکرم قرباني قمي چکيده در نگاه فلسفي انديشيدن ، تقدير انسان و انديشه و تفکر رکن اساسي و جزء ذاتي او و منشــأ آگاهي و معرفت ، بنيان و بنياد اســتکمال و کمال وي اســت ؛ به گونه اي که ١٨١ ميتوان ادعا نمود تفکر مهم ترين عامل کشـف حقيقت و تقرب به خداوند اسـت ؛ با اين حال بسياري از متفکران غفلت و فراموشي تفکر را ميهمان ناگزير دوران مدرن و نتيجه غلبه تکنيک بر فرهنگ و انديشه دانسته اند.
رنج ها و ناخوشيها قرين هميشگي انسان در حيات دنيوي هستند و بشر در تاريخ حيات خود همواره و در موقعيت هاي گوناگون رنج ، ناکامي، مرگ و عجز را تجربه کرده اســـت و کرونا اولين بلاي انساني نيست ؛ اما آنچه اپيدمي کرونا را متمايز ميکند، ويژگي فراگيري ١٨٣ و جهان شــمولي آن اســت که بار ديگر ناتواني و محدوديت وجودي انســان در برابر هستي را به انسان متجدد علم زده و متکي بر فناوري، يادآور شد و نشان داد انديشه فعال تنها راه زيست موفق و عامل توانمندسازي بشر در مواجهه با مسائل پيراموني وي از جمله بحران هاست ؛ چراکه انديشه ورزي در مواجهه با چالش هاي زندگي مسير رشد و نيل به کمال وجودي را براي انسان هموار مي سازد؛ موجب مي شود انسان در برابر حوادث ناگوار غافلگير نشده ، در برخورد با نابسامانيها رفتاري خردمندانه داشته باشد.