چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه‌ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ناگویی خلقی، ادراک درد و حمایت اجتماعی ادراک شده در بیماران مبتلا به درد مزمن صورت گرفت. این پژوهش در زمره طرح‌های توصیفی- همبستگی قرار داشت. جامعه آماری شامل تمامی زنان 20 تا 60 سال مبتلا به درد مزمن در سطح شهر شیراز بود که در 6 ماهه اول سال 1397 به مراکز درمانی این شهر مراجعه کردند و از بین آن‌ها 160 نفر به شیوه نمونه‌گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، پرسشنامه درد مگ گیل و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده بود. جهت آزمون برازندگی مدل آماری از روش تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان نقش واسطه‌ای بین ناگویی خلقی و ادراک درد ندارند، اما رابطه بین ناگویی خلقی و حمایت اجتماعی ادراک شده را بصورت معنی‌داری واسطه‌گری می‌کنند. به طور کلی می‌توان چنین گفت که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می‌توانند رابطه بین ناگویی خلقی و حمایت اجتماعی ادراک شده را واسطه گری کنند.
The aim of the present study was to investigate mediating role of cognitive emotion regulation strategies in the relationship between the alexithymia, pain perception and perceived social support in patients with chronic pain. The present study is a descriptive-correlation research. The statistical population included all of the 20 to 60 year-old women with chronic pain in Shiraz who had referred to the treatment centers during the first six months of 2018. Out of the study population, 160 individuals were selected as the study sample based on convenience method. The instruments used in the present study were: 1.cognitive emotion regulation questionnaire, 2.Toronto alexithymia scale, 3.McGill pain questionnaire and 4.perceived social support scale. To perform the goodness of fit test on the proposed model, path analysis method based on AMOS software was utilized. The results indicated that the cognitive emotion regulation strategies do not play a mediating role between alexithymia and pain perception but they significantly mediate the relationship between alexithymia and perceived social support. It can be generally stated that cognitive emotion regulation strategies can play a mediating role between alexithymia and perceived social support.
(
, 
, 
)
