چکیده:
توسعه ارتباطات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... با کشورهای منطقه امریکایی لاتین در دو دهه گذشته ازجمله رویکردهای مهم در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. دراینمیان، آنچه اهمیت دارد، تبیین و بهینهسازی الگوی رفتارى جمهوری اسلامی ایران نسبت کشورهای امریکای لاتین درراستای منافع ملی و متناسب با تحولات ساختاری نظام بینالملل میباشد. برهمیناساس، هدف اصلی این پژوهش؛ «تبیین بنیانهای ژئوپولیتیک، ترسیم وضعیت کنونی و ظرفیتها و چالشهای آتی سیاست ائتلاف جمهوری اسلامی با منطقه امریکای لاتین» است. لذا در این پژوهش که از نوع توصیفی ـ تحلیلی با جمعآوری دادههای کتابخانهای است، تلاش شد به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که «سیاست ائتلاف در رویکرد جمهوری اسلامی ایران به منطقه امریکای لاتین واجد چه مشخصههایی است؟» در پاسخ، ضمن طرح سؤالات فرعی و با بهرهگیری از مبانی نظری مبتنیبر «عمق راهبردی» و «موازنه نرم»، این فرضیه اصلی ارائه میشود که «سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران درقبال منطقه امریکای لاتین مبتنیبر سیاست ائتلاف با تأکید توأمان بر هویت ارزشی و ضرورتهای افزایش منزلت ژئوپولیتیک جهت مقابله با نظام هژمونیک تبیین میشود». این سیاست ائتلاف شامل مؤلفههای: هنجارمحوری، فرصتانگاری، توسعه عمق راهبردی و منفعتمحوری است. برهمیناساس نیز ایران در سطوح و ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... باید لحاظداشتن ظرفیتهای امریکای لاتین و چالشهای موجود (آنچنانکه در متن پژوهش تشریح شده است) سیاست ائتلاف را درپیش گیرد.
The development of political, economic, cultural etc relations with the countries of Latin America during the two recent decades has been among the important approaches in the foreign policy of the Islamic republic of Iran. It follows that what matters is the explanation and rationalization of the behavioral pattern of the Islamic Republic of Iran in dealing with the countries of Latin America in accordance with national interests and in line with the structural developments of the international order. Accordingly, The present research aims to explain the political foundations, and delineate the existing situation, as well as the future capacities and challenges the Islamic Republic of Iran will face in its policy of establishing alliances with Latin America region. So, this research, which employs an analytical-descriptive method by gathering library data, tries to answer this question: What characterizes the policy of alliance in the Islamic Republic of Iran’s approach to Latin America region? To answer this question, while raising a series of subquestions and using theoretical basics based on strategic depth and soft balance, this main hypothesis was raised: the foreign policy of the Islamic Republic of Iran towards Latin America is explained based on the policy of alliance with simultaneous emphasis on the value-based identity and on the requirements for enhancing the geopolitical status for countering the hegemonic regime. This policy of alliance includes norm orientedness, opportunism, developing the strategic depth, and profit-orientedness By the same token, Iran should adopt the policy of alliance at different political, cultural, economic and...levels by considering the capacities, Latin America and the existing challenges.
خلاصه ماشینی:
لذا در اين پژوهش که از نوع توصيفي ـ تحليلي با جمع آوري داده هاي کتابخانه اي است ، تلاش شد به اين پرسش اصلي پاسخ داده شود که «سياست ائتلاف در رويکرد جمهوري اسلامي ايران به منطقه امريکاي لاتين واجد چه مشخصه هايي است ؟» در پاسخ ، ضمن طرح سؤالات فرعي و با بهره گيري از مباني نظري مبتنيبر «عمق راهبردي» و «موازنه نرم »، اين فرضيه اصلي ارائه ميشود که «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران درقبال منطقه امريکاي لاتين مبتنيبر سياست ائتلاف با تأکيد توأمان بر هويت ارزشي و ضرورت هاي افزايش منزلت ژئوپوليتيک جهت مقابله با نظام هژمونيک تبيين ميشود».
درانتها نيز بنابراين فرضيه اصلي پژوهش اينچنين ارائه ميشود که «سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران درقبال منطقه امريکاي لاتين مبتنيبر سياست ائتلاف با تأکيد توأمان بر هويت ارزشي و ضرورت هاي افزايش منزلت ژئوپوليتيک جهت مقابله با نظام هژمونيک تبيين ميشود.
(15 ازاين منظر، جمهوري اسلامي ايران شبکه گسترده روابط ديپلماتيک ، انرژي، اقتصادي ـ بازرگاني (به عنوان ابزار اصلي جلب حمايت کشورها) و مالي (از جمله تأسيس بانک مشترک براي دورزدن تحريم ها) را با کشورهاي منطقه امريکاي لاتين به ويژه اکوادور، ونزوئلا و بوليوي حفظ ميکند و اين در حالي است که در حوزه صنعت ، احداث نيروگاه ، عقد قراردادهاي کلان مخابراتي و غيره سطح همکاري خود با آنها را ارتقا ميبخشد.
يافته هاي پژوهش ظرفيت هاي امريکاي لاتين و چالش هاي پيش رو در تداوم سياست ائتلاف ضرورت هاي ژئوپوليتيک ناشي از ساختار نظام بين الملل ايجاب ميکند تا جمهوري اسلامي ايران ، بخشي از نفوذ سياسي و اقتصادي امريکا در ميان کشورهاي امريکاي لاتين و نيز حضور منطقه اي امريکا در غرب آسيا، را با نفوذ خود در امريکاي لاتين موازنه نمايد.