چکیده:
محیط زیست از جمله مسائل مهم حوزه علم و دین و چالش جدی درعصر حاضراست؛ تخریب محیط زیست، محققان را بر آنداشته است تا در پی کشف علت و عوامل اصلی ظهور این بحران باشند. یکی از جنبههایی که کمتر بدان پرداخته شده است، نگرش محیطزیستی مبحث فساد در زمین، از منظر مفسران قرآن کریم و دانشمندان علم محیط زیست است. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی و تطبیقی و با پرداختن به آراء مفسران فریقین و دانشمندان علوم محیط زیست، نوع نگرش هر دو طیف به مسئله محیط زیست و علل و عوامل اصلاح و افساد در زمین را مورد بررسی و واکاوی قرار دهد. پس از بررسی تطبیقی و تحلیل آراء مفسران ذیل آیات، این نتیجه حاصل شد که آراء مفسران و دانشمندان محیط زیست از سویی دارای مشترکاتی است و از سوی دیگر وجوه و افتراقهای اساسی را دربردارد، از جمله اشتراکات، تخریب محیط زیست توسط انسان و از بین بردن حرث است که منجر به برهم زدن اکوسیستم و تأثیر آن در زندگی انسانها است، نادیده انگاشتن افعال سلبی و ایجابی در برخورد و ارتباط با خالق، مخلوق و خود، وجوه قابل ممیزهای است که تفوق دیدگاه مفسران را بر آنان داشته است.
One of the most important issues in the field of science and religion wich is a serious challenge in the present age is the environment. Environmental degradation has made researchers seek to discover the main causes of the emergence of this crisis. One of the less-discussed aspects is the environmental attitude of corruption on earth from the perspective of quranic commentator and environmental scientists. This paper tries to investigate the attitudes of both spectrums to the environment and the factors of reform and corruption in the earth by using descriptive-analytical and comparative methods and addressing the opinions of Quran commentators and biological scientists. After a comparative study and analysis of the opinions of the commentators under the verses, it was concluded that the opinions of Quran commentators and environmental scientists have commonalities and on the other hand include fundamental aspects and differentiations. One of these commonalities is the destruction of the environment by humans and the destruction of cultivation contexts that lead to the disruption of the ecosystem and its impact on human life, ignoring the selby and compelling acts in dealing with the Creator, creature and myself, are the discernible aspects that show the superiority of the views of commentators over biological scientists.
خلاصه ماشینی:
براسـاس دیـدگاه شـهیر مفسـران در خصوص ارتباط اعمال انسان (خیر و شرّ) با بحث محیط زیسـت (حـوادث طبیعـی و غیـر طبیعی) در قالب دو استدلال قابل ارائهاست : ـ مؤثر بودن اعمال بشر در نظام کون و طبیعت : اکثر مفسران شـهیر، وجـود انسـان را مانند سایر انواع موجودات ، مرتبط و و ابسته به سایر اجزای عالم دانسته انـد و اعمـال و حرکاتی را که در مسیر زندگیش و در سیر بسوی سر منزل سعادت از خـود نشـان میدهد با سایر اجزای عالم که محیط به او است ارتباط کامل بیان کـرده انـد، بطـوری که اگر حرکاتش صالح و سازگار با آن اجزاء و موجـودات باشـد آن موجـودات نیـز سازگار با او خواهند بود و برکات آسـمان بـه سـویش سـرازیر خواهـد شـد و اگـر سازگار نباشد عالم نیز با او سـازگاری نداشـته و در نـابود سـاختن او سـعی خواهـد نمود، مگر اینکه دست از گناه و فسـاد بـردارد (طوسـی، بـیتـا، ج ٢٥٧/٨؛ طبرسـی، ١٣٧٢: ج ٤٨١/٨؛ طباطبایی، ١٣٧٤: ج ٢٤٩/٨؛ فضّل الله ، ١٤١٩: ج ١٤٦/١٨؛ ابـن قـیم جـوزی، ١٤١٠: ٤٣٣؛ آلوسـی، ١٤١٥: ج ٤٨/١١-٤٩؛ سـید قطــب ، ١٤١٢: ج ٢٧٧٣/٥؛ طنطاوی، بی تا، ج ٩٢/١١؛ خطیب عبدالکریم ، بیتا، ج ٥٣١/١١) وگرنـه بـه تـدریج بـه تباهی خو گرفته و ناگهان همه اجزای عالم در تباه ساختنش دست بهـم داده و اثـری از وجودش باقی نمیگذارند، و زمین را از لوث وجودش پاک مـیکننـد (طباطبـایی، ١٣٧٤: ج ٥٤/٦؛ فضّل الله ، ١٤١٩: ج ١٤٦/١٨).