چکیده:
ارزیابی توان محیطی سرزمین به عنوان یکی از ابزارهای حرکت درراستای توسعۀ پایدار، به دنبال شناسایی و معرفی روشهای عقلایی و نظاممند در جهت مدیریت منابع و استفاده بهینه از پتانسیلهای سرزمین است. بر این اساس، هدف مطالعۀ حاضربررسی نقش توانهای محیطی کشت تعاونی دریاچۀ هامون بر توسعۀ نواحی روستایی سیستان است. این پژوهش ازحیث روش، به صورت کمی، ازنظرهدف، کاربردی و ازنظرشیوه گردآوری دادهها، ازنوع پیمایشی است. برای تعیین حجم نمونه از روش نمونهگیری کوکران (با خطای 8/0) استفاده شد و از بین 600 خانوارروستایی، تعداد120نفرازسرپرستان به طورتصافی ساده موردپرسشگری قرار گرفتند. همچنین 15 نفر از کارشناسان کشاورزی منطقه، به صورت نمونهگیری دردسترس مورد پرسشگری قرارگرفتند. روایی صوری و محتوایی سازههای پرسشنامه براساس نظر کارشناسان سازمان جهادکشاورزی و اعضای هیات علمی دانشگاه (11 نفر) ارزیابی و تاییدشد. همچنین پایایی سازهها و همسانی درونی گویههای هرسازه نیزازطریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ موردارزیابی و برای بعد اقتصادی-معیشتی، اجتماعی، کالبدی وزیستمحیطی به ترتیب 515/0، 640/، 730/ و 660/0 درصد محاسبه شد. نتایج آزمون تیتکنمونهای نشان دادتوانهایمحیطی کشت تعاونی دریاچۀ هامون نقش بسزایی برپایداری اقتصادی واجتماعی روستاهای موردمطالعه داردبطوری که تمامی ابعاد، میانگین ابعادبالاترازمیانه نظری (3) میباشد. در این بین، عوامل اقتصادی و اجتماعی به ترتیب بامیانگین (4 درصد) و (89/3 درصد) بیشترین امتیازرا کسب نمودند. باتوجه به نتایج تکنیک رتبهبندی تحلیل رابطۀخاکستری، روستای لورگباغ با ضریب (Q= 0/909)، بهترین روستا جهت استفاده ازتوانهای محیطی میباشد. نتایج حاصل از تکنیک ایاچپیفازی نشان میدهد که در بین توانمندیهای شناخته شده، سطح آب زیر زمینی بالا با وزن (48/0) درصد، مهمترین توان محیطی و عامل عدم نیازبه کوددهی با وزن (3/0) درصد، کماهمیتترین عامل شناخته شد.
The aim of the present study is to investigate the role of Hamoon Lake’s environmental capabilities on the socio-economic development of rural areas of Sistan.The method of this research is descriptive- analytical and the required data were obtained through completing questionnaires and field study.To determine the sample size,Cochran sampling method(with error of 0.8) was used,and out of 600 rural households,120 supervisors were randomly interviewed.Also,10 agricultural experts from the region were interviewed, using available sampling.Descriptive statistics; frequency, percentage, mean, and standard deviation; and t-test were used to analyze the research data in SPSS software.Also,the VICOR ranking model was used for spatial analysis of the villages and finally the Fuzzy AHP model was applied to investigate the environmental impact factor in sistan.The results of the t-test showed that the environmental capabilities of Lake Hamoon had a significant effect on the economic and social sustainability of the studied villages of sistan,so that in both dimensions, the mean dimensions were higher than the theoretical median (3). Economic and livelihoods (4%) and socio-cultural (3.89%) were the highest,respectively. According to the results of the VICOR ranking technique, the Lourg va Bagh village with coefficient (Q =./…) is the best village to use environmental potentials in sistan. The results of Fazzy AHP technique showed that among the known capabilities, high groundwater level(0.48%) was the most important environmental power in sistan and the need for no fertilization (0.3%) was the least important factor.
خلاصه ماشینی:
واکاوی نقش توان های محیطی کشاورزی بدون آب در توسعۀ مناطق روستایی (با تأکید بر کشت تعاونی جالیز در بستر دریاچۀ هامون ) علیرضا شهبازی ١*، حسنعلی جهانتیغ ٢، امیرحمزه شهبازی ٣، هادی، نیکخواه نوری ٤ تاریخ دریافت : ١٣٩٩/٣/٢١ تاریخ پذیرش : ١٣٩٩/٩/٤ چکیده ارزیابی توان محیطی سرزمین ، به عنوان یکی از ابزارهای حرکت درراستای توسعۀ پایدار، به دنبال شناسایی و معرفی روش های عقلایی و نظام مند برای مدیریت منابع و استفادٔە بهینه از ظرفیت های سرزمین است .
نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد توان های محیطی کشت تعاونی دریاچۀ هامون نقش مهمی در توسعه اقتصادی- معیشتی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی روستاهای مورد مطالعه دارند به طوریکه میانگین تمامی ابعاد بالاتر از میانۀ نظری (٣) است .
توجه به ظرفیت های محیط از حیث اقتصادی، اجتماعی و به ویژه زیست محیطی در امر استحصال ، برپایی و پایایی کشاورزی در نواحی مختلف جغرافیایی، ضرورتی بنیادین و اصلی اساسی به شمار میرود؛ زیرا بهره برداری بهینه و اصولی از منابع طبیعی سرزمین و سامان دهی کاربری اراضی بر اساس توان اکولوژیکی آن نقش مهمی در مدیریت محیط و جلوگیری از تخریب محیط زیست در راستای توسعۀ پایدار دارد (مطیعیلنگرودی و همکاران ، ١٣٩١).
در اکثر کشورهای درحال توسعه در الگوی جدید برنامه ریزی و مدیریت روستا، کشاورزی نقش عمده ای در توسعۀ مناطق جغرافیایی ایفا میکند و پایۀ اصلی سیستم اقتصادی و اجتماعی اکثر کشورها به شمار میرود و همچنین بزرگ ترین منبع اشتغال آنها میباشد ( & Vadivelu ; ٢٠١٣ ,Kiran ٢٠١٢ ,White ;٢٠١١ ,Xiang &Jun ).