چکیده:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی برنامه تعاملاتی شناختی- رفتاری مثبتگرا بهصورت گروهی بر بهبود بهداشت روان و رضایت از شغل معلمان شهر بوکان صورت گرفت. روش پژوهش، آزمایشی و در چارچوب طرح شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مرد دوره ابتدایی شهرستان بوکان در سال تحصیلی 98-97 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهداشت روان کیز (2002) و پرسشنامه رضایت از شغل مینه سوتا (MSQ) بود که قبل و بعد از مداخله بر روی گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. برنامه تعاملات گروهی بر اساس رویکرد شناختی-رفتاری مثبتگرا تنظیم شد و در طی 8 جلسه گروهی و مدتزمان 90 دقیقه برای گروه آزمایش اجرا شد اما بر روی گروه کنترل مداخلهای صورت نگرفت. دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که بین میانگین نمرات مؤلفههای رضایت از شغل (نوع شغل، فرصتهای پیشرفت، جوسازمانی و سبک رهبری) و همه مؤلفههای بهداشت روان طی مراحل پیشآزمون و پسآزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد؛ درحالی که این تفاوت در گروه کنترل معنادار نبود.
The purpose of this study was to evaluate the effectiveness of group-based positive cognitive-behavioral interaction program on improving mental health and job satisfaction of teachers in Bukan. The research method was experimental in the form of a pretest-posttest quasi-experimental design with control group. The statistical population included all male elementary school teachers in Buchan city in the academic year of 1997-98, from which 30 people were selected by cluster random sampling and randomly assigned to experimental and control groups. Data collection tools included Mental Health Questionnaire (2002) and Minnesota Job Satisfaction Questionnaire (MSQ) that were administered to the experimental and control groups before and after the intervention. The group interaction program was based on a positive cognitive-behavioral approach and was administered to the experimental group during 8 group sessions and 90 minutes duration but no intervention was performed on the control group. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance. The results showed that there was a significant difference between the mean scores of job satisfaction components (job type, promotion opportunities, organizational climate and leadership style) and all components of mental health during pre-test and post-test stages in the experimental group; While this difference was not significant in the control group.
خلاصه ماشینی:
همچنین کارآمدی رویکرد روان شناسی مثبت در بسیاری از زمینه ها مانند بهزیستی عاطفی و بهداشت روان (شانکلاند و روست ١، ٢٠١٧)، بهره وری و سازگاری شغلی (بارتز٢، ٢٠١٨) و رضایت از شغل (ابراهیمی و همکاران ، ١٣٩٦) نشان داده شده است .
بااین وجود، پژوهشی در موردبررسی کارآیی استفاده هم زمان از ترکیب نظری فنون رویکردهای شناختی -رفتاری و روان شناسی مثبت گرا بر متغیرهای رضایت از شغل و بهداشت روان معلمان یافت نشد که یکی از اهداف مورد انتظار این پژوهش است .
بسته مداخله ای استفاده شده در این پژوهش برحسب موقعیت و هدف پژوهش و باتوجه به ویژگیهای گروه ، فنون رویکرد شناختی -رفتاری با تأکید بر روان شناسی مثبت بوده که در قالب ٨ جلسه مداخله و بر اساس پروتکل خدایاری فرد و عابدینی (١٣٩٨)، خدایاریفرد (١٣٧٩) و خدایاریفرد و آسایش (٢٠١٨) تهیه شده و اعتبار صوری و محتوایی آن توسط سه متخصص تأیید شده است .
بر این اساس ، میتوان گفت مداخله تعاملاتی شناختی -رفتاری مثبت گرا بر رضایت از شغل و بهداشت روان گروه آزمایش مؤثر بوده است .
باتوجه به بالاتر بودن میانگین نمرات گروه آزمایش در مرحله پس آزمون ، چنین نتیجه میتوان گرفت که مداخله تعاملاتی شناختی -رفتاری مثبت گرا بر متغیرهای پژوهش مؤثر بوده و موجب افزایش رضایت از شغل و بهداشت روان معلمان شده است .
بحث و نتیجه گیری پژوهش حاضر باهدف شناسایی اثربخشی برنامه تعاملاتی شناختی -رفتاری مثبت گرا بر رضایت از شغل و بهداشت روان معلمان انجام گرفت .
The Assessment of the Impact of an Educational Program Based on Positive Psychology on Increasing Job Satisfaction of Teachers Working in Exceptional School.