چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی تقویت موفقیت شغلی توسط سرمایه روان-شناختی از طریق تضعیف استرس شغلی در میان معلمان زن اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را معلمان زن مقطع ابتدایی در شهر اصفهان تشکیل دادند که از بین آنها ۲۲۱ نفر به شیوه نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ)، پرسشنامه استرس شغلی (JSQ)، و پرسشنامه موفقیت شغلی (CSQ) پاسخ دادند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و الگو سازی معادله ساختاری (SEM) تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که بین سرمایه روان شناختی با استرس شغلی رابطه منفی و معنادار، ولی بین سرمایه روان شناختی و موفقیت شغلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ( ۰۱/ ۰ >P ). همچنین بین استرس شغلی با موفقیت شغلی رابطه منفی و معنادار به دست آمد. نتایج مدل سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای نشان دادند که استرس شغلی متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه سرمایه روان-شناختی با موفقیت شغلی معلمان زن است.
This research was administered with the aim of strengthening success by psycho-logical capital through weakening job stress among female teachers. The statistical popu-lation of the study consisted of female ele-mentary school teachers in Isfahan city, of which 221 teachers were selected by simple random sampling method and then responded to Psychological Capital Questionnaire (PCQ) , Job Stress Questionnaire (JSQ) and Career Success Questionnaire (CSQ). Data were ana-lyzed using Pearson’s correlation coefficient and structural equation modeling (SEM). Re-sults revealed that there is a negative signif-icant relationship between psychological capi-tal and job stress, but there is a positive signi- ficant relationship between psychological capital and career success (P <0. 01). Results of structural equation modeling and mediation analysis indicated that job stress is a partial mediator on the relationship between psycho-logical capital and career success.
خلاصه ماشینی:
نتايج مطالعات گذشته نشان داده اند که افرادي که به خود و ظرفيت هاي شناختي و رفتـاريشـان 1- Sheldon 2- King 3- hard capital 4- Kasser 5- Ryan 6- soft capital 7- psychological capital 8- affective capital 9- cognitive capital 10- behavioral capital 11- Dello Russo 12- Stoykova 13- Demerouti 14- van Eeuwijk 15- Snelder 16- Wild 17- self-efficacy 18- optimism 19- resiliency 20- hope 21- Ertosun 22- Erdil 23- Deniz 24- Lutfhak 25- Avey 26- Javaheri 27- Dawkins 28- Martin 29- Scott 30- Sanderson 31- Koller 32- Hicks 33- Nafei 34- Wen 35- Lin باور و عقيده دارند، يعني واجد هسته مرکزي لازم براي سـرمايه روان شـناختي هسـتند، طيـف متعددي از رفتارها و نگرش هاي مثبت و سازنده را از خـود بـروز مـيدهنـد.
در سـطح شـغل ، استرس در اشکال مختلفي نظير تعارض در نقش ٢٦ متشکل از درخواست هـا و تقاضـاهاي غيرقابـل جمع همزمـان از يـک فـرد، شـرايط ، تقاضـاها و درخواسـت هـاي مـبهم و نـامعلوم تحـت عنـوان 1- Reichard 2- Mhatre 3- Bao 4- Taliaferro 5- Badran 6- Lorenz 7- Beer 8- Pütz 9- Heinitz 10- Baron 11- Franklin 12- Hmieleski 13- stress acceptance 14- coping with stressores 15- Brandt 16- Gomes 17- Boyanova 18- Cesaro 19- strengthening positive outcomes by weakening negative mediators 20- career success 21- job or occupational stress 22- external stimulus 23- Dewe 24- O’Driscoll 25- Cooper 26- role conflict ابهام نقش ١، شرايط و وظايف کمتر از تـوان و ظرفيـت هـاي فـرد بـه شـکل کـم بـاري٢، وظـايف و 3 خواست هاي آشکار و پنهان فراتر از توان ، ظرفيت و منابع فرد براي اجابت خواست ها (گرانبـاري) ، روابط آشفته و غيرحمايت گرانه با همکاران ، سرپرستان و مديران ، ناامني محيطي و شـغلي، محـيط آلوده (در برگيرنده مواردي نظير آلودگي شيميايي، آلودگي راداکتيـو، و ديگـر آلاينـده هـاي هـوا و محيط فيزيکي)، و تعارض ميان خواست ها٤ و شرايط کـاري و خـانوادگي همـه و همـه مـيتواننـد منبعي براي استرس شغلي در افراد در نظر گرفته شوند (َاوي، لوتانز و جِنسِـن ٥، ٢٠٠٩).