چکیده:
با وجود مطالعات و تحقیقات بسیار درباره منشأ هنر و روند آن در تاریخ بشر، این مطلب هنوز نیز یکی از بحثبرانگیزترین موارد در حیطه باستانشناسی و تاریخ هنر است. در این راستا، مطالعات باستانشناسی و انسانشناسی تااندازهای روشنکننده این مسیر پر پیچوخم بوده است. بر مبنای این مطالعات، همزمان با ظهور انسان امروزی در سراسر جهان بهخصوص اروپا در حدود ۴۰ هزار سال پیش، شاهد خلق یکباره آثار هنری هستیم که از نظر بصری پیشرفته و از نظر معنایی، مفاهیم پیچیدهای را در بردارند. گونه انسانی مذکور در عین مشابهت در سیستم عصبی با انسان کنونی ساکن زمین و برخورداری از هوش کافی در به عینیت درآوردن مفاهیم انتزاعی، در مناطق مختلف جغرافیایی بهگونهای یکسان عملنکرده و برای مثال، در حیطه نقاشی دیواری درون غارها، آثار خود را به منطقه جنوب فرانسه و شمال اسپانیا محدود کرده است. در تحقیق حاضر که به شیوه کتابخانهای انجامگرفته است، علاوه بر توصیف کهنترین یافتهها در عرصههای نقاشی و پیکره سازی از غارهای شو، فرانسه، هولوفلز آلمان و محوطه سونگیر سیبری، تلاش شده بر مبنای مطالعات انجامشده بر این آثار، به بررسی دلیل احتمالی یکسان نبودن جلوههای هنری در مناطق مختلف پرداخته شود.
خلاصه ماشینی:
در اينجا، پس از توصيف اولين آثار شناخته شده و تفاسير مرتبط با آنها اين سؤال مطرح مي شود که اگر گونۀ انساني مورد بحث در تمام نقاط دنيا، از حدود زماني ٤٠-٣٠ هزار سال پيش از يک نوع ساختار عصبي قابل مقايسه با انسان کنوني و در واقع از هوش کافي برخوردار بوده و يا آنچنان که ميتن و ديگر روانشناسان تحول گرا فرض مي کنند داراي هوشــي مرکب از هوش طبيعــي، فني، اجتماعي و زباني برخوردار بوده اســت و توانايي زندگي اجتماعي، اســتراتژي شکار دســته جمعي، برقراري ارتباط زبان و انطباق مفاهيم ذهنــي به يــک موجود جاندار و يا بيجان و به طور کلي توانايي ايجاد آثاري که به عنوان هنر پارينه ســنگي مي شناســيم را داشته ، چرا در مناطق جغرافيايي مختلف به گونه اي يکســان عمل نکرده اســت ؟ چرا نقاشي ها در جنوب فرانسه و شمال اسپانيا متمرکزند و مثــلا در جنوب غرب آلمان با وجود غارهاي عميق ، اثري از اين نقاشــي ها در اين دوره ديده نشــده اســت ؟ چرا در منطقۀ لوانت که گذر انســان زودتر اتفاق افتاده اثري از اين نقاشي ها وجود ندارد؟ در اينجا پيش از پرداختن به ادامۀ مطلب ذکر اين نکته لازم است که يقينا همۀ آثار دورة پارينه سنگي به ما نرسيده و در حال حاضر تنها مي توانيم بر اندک باقي مانده هاي آن دوران به بحث بپردازيم .