چکیده:
بند موصولی در زبانهای ایرانی بهطور معمول بهصورت بند پیرو در جمله ظاهر میشود و در نقش توصیفگر، اسم یا گروه اسمی پیش از خود را توصیف میکند. در پژوهش حاضر ساخت بند موصولی در کردی کرمانجی بررسی شده است؛ به این منظور، نظرات آر ام دبلیو دیکسون (2010) مبنای انجام پژوهش قرار گرفت. از نظر دیکسون این ساخت را بهطور کلّی میتوان به دو گونۀ متعارف و نامتعارف تقسیم کرد که هریک مشخّصههای نحوی خود را دارند. وی همچنین بندهای موصولی را بهلحاظ اطّلاعی که درمورد هستۀ پیش از خود میدهند، به بندهای تحدیدی و غیر تحدیدی تقسیم میکند؛ از آنجا که بندهای تحدیدی اطّلاع لازمی درمورد هسته ارائه میدهند، غیر قابلحذف هستند و بندهای غیر تحدیدی را چون اطّلاع اضافه میدهند، میتوان حذف کرد. در کرمانجی افزون بر این دو نوع، ساخت موصولی دیگری باعنوان ساخت اسنادی وجود دارد که در آن بر هستۀ اسمی تأکید میشود. در این گویش هیچ بند موصولیای وجود ندارد که بدون هستۀ اسمی بهکار رود و باید بهطور قطع دارای هستۀ اسمی باشد. بندهای موصولی در کرمانجی برونی هستند و پس از هسته واقع میشوند. دادههای پژوهش حاضر از راه مصاحبه با چند گویشور و کتاب ئهز ئنسانم (قلیکیمیلان، 1380) جمعآوری شدهاند.
Relative clause construction in Iranian languages appears mainly in sentences as a subordinate clause and acts as a describer for the preceding noun. Following Dixon's (2010) framework, our aim in this paper is to study and describe the relative clause construction in Kurmanji dialect of Kurdish. This construction is generally of two types which can be considered as canonical and non-canonical with their own syntactic features. Relative clauses can be either restrictive or non-restrictive according to the information given about the head. Restrictive clauses cannot be omitted, because they give new information, while non-restrictives can; since the information they give are not always necessary. In Kurmanji, a third type can be identified which is called cleft relative clause in which the head is focused. In this dialect, relative clauses are absolutely in accordance with a head. These clauses are external and come after the head. The data on which this study is based on interviews with native speakers of Kurmanji as well as a book called Az Ensanəm.
خلاصه ماشینی:
دریافت : ١٣٩٨/١٢/٢٣ پذیرش : ١٣٩٩/١/٢٥ چکیده بند موصولی در زبان های ایرانی به طور معمول به صورت بند پیرو در جمله ظاهر میشود و در نقش توصیف گر، اسم یا گروه اسمی پیش از خود را توصیف میکند.
یکی از رایج ترین ساخت هایی که در گروه جملات پیچیده قرار مـی گیـرد، جملات دارای بند موصولی است ؛ زبان شناسان تعاریف متعدّدی از این نوع ساخت نحوی ارائه داده اند که از آن جمله میتوان به گیوُن ١ (٢٠٠١: ١٧٦) اشاره کرد؛ به باور وی، بند موصولی یکی از وابسته هـای اسم است که نقش توصیف گر دارد و هستۀ٢ گروه اسمی را توصیف میکند.
‘ در این مثال ، هستۀ اسمی Hαwrαz (هاوراز) است و پس از آن بند موصولی iku li Urmia diz (که در ارومیه زندگی میکند) قرار گرفته و تنها اطّلاعی اضافه درمورد هسته ارائه داده است و با حذف بنـد موصولی جمله همچنان دستوری است .
‘ همان طورکه مشاهده میشود حذف بند موصولی غیر تحدیدی در جملۀ پایه هیچ تأثیری بـه لحـاظ معنا و مفهوم ندارد؛ به عبارتی میتوان آن را بدون تغییر در معنای هستۀ اسمی حذف کرد.
‘ افزون بر این موارد که در آن ها هسته در بند موصولی نیز حضور یافته است ، نمونه های دیگری میتوان یافت که ضمیر هم مرجع هسته در نقش های معنایی بهره ور، مکانی و همراهی، به کار میرود: بهره ور 27( Mer-a ku jibo wi zaħmet dikem Man-INDEF REL BEN 3SG labor do-PRS.