چکیده:
در تاریخ اسلام سقیقه دال مرکزی منازعات زبانی است که پیرامون دستگاه خلافت و نظامسازی برای تاسیس حکومت اسلامی شکل گرفت. منازعات زبانی سقیفه در دو حوزه اقناع و استیلا از صدر اسلام گفتمانهای متعددی در مورد کیستی خلیفه و کارایی او برساختند که سه الگوی انتصاب الهی، شورا و غلبه را به عنوان تنها بدیلهای ممکن انتخاب خلیفه میدانند و به قدرت رسیدن او را به یک تجربه تاریخی سیاستورزی اسلامی تبدیل نمودهاند. استدلال حامیان سه گفتمان چه نسبتی با جامعه و واقعیتهای سیاسی صدر اسلام داشت؟ یافتهها که به روش توصیفی، استفاده از منابع کتابخانهای و بکارگیری نظریه تبارشناسی فوکو بدست آمده، نشان میدهد به غیر از انتصاب الهی امام علی (ع) که از زبان اقناع و پذیرش عمومی در روز غدیر خم استفاده شد ، دو الگوی شورای اهل حل و عقد و استیلا حاصل منازعات زبانی سقیفه است. حامیان این دو روش از قدرت شمشیر و استدلال زبانی برای اقناع و کنترل مخالفان همزمان استفاده نموده و خلافت را از امر الهی و دینی به موضوعی عرفی تبدیل کردند. به عبارتی میتوان گفت با وفات پیامبر (ص) و حضور انصار و مهاجرین در سقیفه بنیساعده، ساختارهای اقتدارگرا که بر ذهن و زبان اعراب تازه مسلمان جاری بود توانست استدلالهای انتخابی دینی اسلام را به کمک زبان اقناع و استیلا به حاشیه فرستاده و خلافت را به امری عرفی منهای مذهب تبدیل نماید.
one of the focal turning points in history of Islam is the" saqifah Gathering " in which the successor of prophet Muhammad was elected .Historically there has been three main discourses regarding the choosing of the caliphate which can be traced back to this event .we can examine these in the context of language and Discourse which is inspired by works of French philosopher Michelle Foucault .The question remains as how the advocacy of each three discourses can be associated to early Islamic society language, power structure and internal dynamics? Findings of this study shows that the pre-Islamic values and structures affected the notion of succession and leadership "Khilafah" in Islam and later paved the way to comprehend the notion of "khilafah' in a form of non-religious pattern.
خلاصه ماشینی:
اسـتدلال زبانی در رابطه با کسب قدرت نزد حامیان سه گفتمان چه نسـبتی بـا جامعـه و واقعیتهـای سیاسی صدر اسلام داشت ؟ یافته ها که به روش توصـیفی، اسـتفاده از منـابع کتابخانـه ای و بکارگیری نظریه تبارشناسی فوکو بدست آمده ، نشان میدهد به غیر از انتصـاب الهـی امـام علی (ع ) که از زبان اقناع و پذیرش عمومی در روز غـدیر خـم اسـتفاده شـد ، دو الگـوی شورای اهل حل و عقد و استیلا حاصل منازعات زبـانی اسـت کـه مسـتدل بـه رقابتهـای قومی-قبیلگی برای کسب قدرت بود.
به عبارتی میتـوان گفـت بـا وفـات پیـامبر (ص ) و حضور انصار و مهاجرین در سقیفه بنیساعده ، ساختارهای اقتدارگرا کـه بـر ذهـن و زبـان اعراب تازه مسلمان جاری بود توانست استدلالهای انتخابی دینـی اسـلام را در بـین تـازه - مسلمانان به کمک زبانِ اقناع و استیلا به حاشیه فرستاده و خلافت را به امری عرفی منهـای مذهب تبدیل نماید.
(مادلونگ ، ١٣٧٨: ١٤٠) برای فهم سطح نگری انصار مدینـه در مـورد چگـونگی شـناخت و کسـب معرفـت بـه شرایط بعد از رحلت پیامبر (ص ) بنابر نظریه تبارشناسی دانش فوکو باید گفت که آنها پـیش از آنکه دستورات آن حضرت و فرامین الهی و یا حتی تغییرات اساسی در جامعـه جدیـد را مد نظر داشته باشند، از سنتهای قبیله ای خود در این زمینه پیروی میکردند.