چکیده:
آشنایی با مقوله خشم و توانمندی در مدیریت خشم، یکی از مباحث مهم مورد نیاز انسانها در دنیای پر استرس کنونی است. شاغلین در سازمانها ملزم به ارائه رفتارهای سازمانی مورد قبول و حرفهای هستند و این موضوع با بالاتر رفتن سطح مسئولیت کارکنان در سازمانها و ارتقای ایشان به سطوح مدیریتی، اهمیت بیشتری مییابد. این مقاله به ارائه مدلی برای توانمندسازی مدیران در مدیریت خشم خود میپردازد. در این راستا، مواردی از قبیل مناظر مختلف نگرش به مقوله مدیریت خشم، عوامل ایجاد خشم در مدیران و نیز ارائه مدلهایی برای این موضوعات مورد بحث قرار گرفته و در نهایت این مقاله مدلی در خصوص مدیریت خشم برای مدیران بههمراه راهکارهایی در دو حوزه نگرشی و رفتاری ارائه مینماید.
خلاصه ماشینی:
مديري که نتواند خشم خود را کنترل نموده و رفتاري درست و حرفه اي از خود نشان دهد نه تنها نميتواند شان مديريتي خود را حفظ نمايد، بلکه احتمال تصميم گيري غيرمعقول و مبتني بر هيجانات و احساسات در چنين فردي افزايش مييابد و اين مسئله خود ميتواند به ضررهاي زيادي براي سازمان و يا نهاد مربوطه منجر شود که در برخي موارد غيرقابل جبران است .
در تبيين يافته هاي حاصل از اين پژوهش ميتوان چنين بيان کرد که افزايش خودنظم دهي خشم ، موجب تعديل شدت، طول دوره و فراواني بيان خشم همراه با تسهيل پاسخ هاي غيرپرخاشگرانه و اجتماعپسندانه به مسائل بين فردي است و بر کنترل پاسخ دهي هيجاني و تکانشي در برابر امور تحريک آميز ادراکشده و نيز جراتورزي و بيان مناسب خشم از طريق پرورش مهارت هاي مديريت برانگيختگي، بازسازي فرايندهاي شناختي و ارتقاي مهارتهاي اجتماعي تاثير مثبت و معناداري دارد[٨].
نمودار٣- مدل سه مرحله اي مديريت خشم براي مديران (محققين ) (رجوع شود به تصویر صفحه) ٤-٢- راهکارهاي مديريت خشم براي مديران بررسي، مطالعه ، ترکيب و اصلاح برخي از منابع نظير قرآن کريم (آل عمران، ١٣٤)، نراقي (١٣٦١)، کاشاني (١٣٧٩)، الهورديخاني (١٣٨٣)، ابوئي مهريزي و ديگران (١٣٨٩)، اسپيلبرگر (١٩٨٨)، کالاماري و پيني (٢٠٠٣)، کارور و هامون جونز (٢٠٠٩)، رابينز (١٣٧٨)، دعايي (١٣٨٢)، مک کي و ميبل (٢٠٠٤)، کارور و هامون جونز (٢٠٠٩)، شکوهي يکتا و ديگران (١٣٩٠)، يزدخواستي (١٣٨٩)، وورثينگتون (٢٠٠٥) نشان ميدهد که به طور کلي راهکارهاي مديريت خشم را ميتوان برحسب مراحل سه گانه از منظر نگرشي و رفتاري تقسيم بندي و ارائه نمود (جدول ١).