چکیده:
زمینه و هدف: وجود ویژگیهای روانپریشانه مانند فریبکاری، دروغ و اهانت به دیگران در مدیران موجب بروز نگرشهای منفی و رفتارهای انحرافی گوناگونی در محیط کار میشوند. این پژوهش تأثیر مدیران روانپریش را بر کاهش اعتماد سازمانی کارکنان از طریق بروز رفتارهای سرپرستی توهینآمیز و افول رضایت شغلی مطالعه کرده است. روششناسی: این پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی است. جامعۀ آماری آن را کارکنان شرکتهای فعال در صنایع فلزی شهر کرمان تشکیل میدهند که 350 نفر از آنها به روش تصادفی به عنوان نمونۀ آماری انتخاب شدهاند. دادهها به وسیلۀ پرسشنامه گردآوری و با روش مدلیابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار PLS تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: مدیریت روانپریش بر سرپرستی توهینآمیز تأثیر مثبت و بر رضایت شغلی و اعتماد سازمانی تأثیر منفی داشته است. همچنین گرچه تأثیر مستقیم آن بر اعتماد سازمانی تأیید نشده اما از طریق رفتار سرپرستی توهینآمیز بر رضایت شغلی و اعتماد سازمانی تأثیر منفی داشته است. نتیجهگیری: شناسایی و اصلاح خصوصیات روانپریشانه مدیران میتواند از بروز رفتارهای سرپرستی توهینآمیز پیشگیری کند و از پیامدهای نگرشی ناگوار همچون افول اعتماد سازمانی و رضایت شغلی جلوگیری کند.
Background & Purpose: The existence of psychotic characteristics such as deception, lying and insulting others in managers cause negative attitudes and various deviant behaviors in the workplace. This research has studied the effect of psychopath managers on reducing employees' organizational trust through the occurrence of abusive supervisory behaviors and decline of job satisfaction. Methodology: This is an applied and descriptive-survey research. Its statistical population consists of employees of companies active in the metal industry of Kerman, which 350 of them have been randomly selected as a statistical sample. Data were collected by a questionnaire and analyzed by structural equation modeling and PLS software. Findings: Psychopath management had a positive effect on abusive supervision and a negative effect on job satisfaction and organizational trust. Also, although its direct effect on organizational trust has not been confirmed, it has had a negative effect on job satisfaction and organizational trust through abusive supervisory behavior. Conclusion: Identifying and correcting the psychotic characteristics of managers can prevent the occurrence of abusive supervisory behaviors and prevent the consequences of negative attitudes such as decline in organizational trust and job satisfaction.
خلاصه ماشینی:
افرادی با ویژگیهای ماکیاولی، افرادی بیعاطفه و متقلب شناخته میشوند، در حالی که سلطه، برتری و حس طلبکارانه از ویژگیهای افراد خودشیفته محسوب میشود و در نهایت افرادی که رفتار روانپریشانه از خود به نمایش میگذارند، دمدمی مزاج، به ظاهر فرهمند اما با سطح همدلی پایین هستند (پلهوس و ویلیامز 4 ، 20 > روانپریشی سازهای است که از چهار عامل یا بُعد: میانفردی (مانند داشتن جذابیتی توخالی، احساس بزرگنمایانه از ارزش و کرامت شخصی، دروغگویی روانرنجورانه، فریبکاری/تقلب)؛ عاطفی (مانند نداشتن احساس پشیمانی یا تقصیر، بیعاطفگی/ عدم همدلی، عدم پذیرش مسئولیت رفتار)؛ عوامل مرتبط با سبک زندگی (مانند ناامیدی، سبک زندگی انگلوارانه، نداشتن اهداف بلندمدت واقعگرایانه، دمدمی مزاجی، بیمسئولیتی)؛ و عوامل جامعهستیزانه (مانند کنترلهای رفتاری ضعیف، مشکلات رفتاری ابتدایی، بزهکاری نوجوانی، هنجارشکنی، ارتکاب جنایات متعد corporate psychopathy Dark triad Narcissism Paulhus & Williams بزرگسالی) تشکیل شده است (نیومن و همکاران 1 ، 2007؛ 2015).
سطح بالای رضایت شغلی بر تعهد کارکنان به شرکت، میزان کار، غیبت، تأخیر، حوادث شغلی، رفتارهای مخرب و شکایت در مورد کار اثر زی 6 Tonus"/>Tonus"/> و Takala Shaw Hanaysha & Tahir Hanna, Kee, & Robertson Owens Paşaoğlu & Tonus اعتماد سازمانی اعتماد سازمانی، انتظارات مثبت کارکنان نسبت به سیاستها و اقدامات سازمان است که آنان را متأثر میسازد و همچنین احساس اعتماد و حمایتی است که کارکنان نسبت به سازمان و کارفرمای خود دارند (ونهالا 1 ، 2016).
این در حالی است که بهبود اعتماد زیردستان به سرپرستان و سازمان خود به شکلگیری روابطی هماهنگ در سازمانها در راستای ایجاد رفتار شهروندی سازمانی، بهبود عملکرد شغلی، وفاداری و تمایل به اطاعت از تصمیمات سرپرست و مقررات سازمان و Baughman Liu, Liao & Loi Harris et al Shoss, Eisenberger, Restubog & Zagenczyk بهبود اثربخشی سازمانی کمک میکند (تپر، 2007).