چکیده:
در بررسی ادبیات رشته سیاستگذاری عمومی، نظریه انتخاب عمومی سهم عمدهای دارد. این نظریه که بر سه فرض و مفهوم اصلی و محوری «فردگرایی روششناختی»، «انسان اقتصادی و انتخاب عقلانی او» و «سیاست به عنوان موضوع مبادله» استوار است، بر محوریت «نفع شخصی» در عرصه سیاست و حکومت تأکید دارد و انگیزه کنش سیاستگذاران در فرایند سیاستگذاری عمومی را از جنس انگیزه شهروندان و نمایندگان گروهی در حوزه اقتصاد و بازار، یعنی «نفع شخصی» معرفی میکند. مقاله حاضر، «واکاوی انگیزه نفع شخصی کنشگران سیاستگذاری عمومی» را در قالب نظریه انتخاب عمومی، هدف پژوهش خود قرار داده و با «روش استدلال قیاسی»، «نفعی که کنشگران سیاستگذاری عمومی، متأثر از ارزشها و متناسب با آگاهی، نیازها و احساساتشان از انجام یا عدم انجام یک کنش برای خود تصور میکنند» را انگیزه کنشگری آنان معرفی کرده است. این تحقیق، بهرغم پذیرش بسیاری از مفروضات نظریه انتخاب عمومی، «نگاه تک بُعدی» به انسان و «فرض انتخاب عقلانی» او را نقطه ضعف این نظریه دانسته و عقلانی بودن انتخاب را با «درستیِ انتخاب» و درستیِ انتخاب را با «نفعِ روح فرد» (و نه بُعد فیزیکی او) مرتبط میداند.
The theory of public choice has a major role the literature review of public policy. This theory, based on the three main assumptions and main concepts of "methodological individualism", "economic man and his rational choice" and "politics as a subject of exchange", emphasizes the centrality of "self-interest" in politics and government. This theory introduces the active motivation of policymakers in the process of public policy in terms of the motivation of citizens and group representatives in the field of economics and markets, namely "self-interest". This paper, in the form of qualitative and developmental articles, aims to "research the motivation of the "self-interest" of public policy actors" in the context of public choice theory and With the "deductive reasoning method", introduces "the interest that public policy makers conceive for themselves, Affected by their own values, needs, and sentiments of doing or not doing something" as the motivation of their activity. This study, despite accepting many assumptions of the public choice theory, considers the "one-dimensional view" of man and "assumption of his rational choice" as the weaknesses of this theory and relates the rationality of choice to correctness of choice and correctness of choice to the interest of one's soul (not his physical dimension).
خلاصه ماشینی:
اين نظريه که بر سه فرض و مفهوم اصلي و محوري «فردگرايي روش شناختي»، «انسان اقتصادي و انتخاب عقلاني او» و «سياست به عنوان موضوع مبادله » استوار است ، بر محوريت «نفع شخصي» در عرصه سياست و حکومت تأکيد دارد و انگيزه کنش سياستگذاران در فرايند سياستگذاري عمومي را از جنس انگيزه شهروندان و نمايندگان گروهي در حوزه اقتصاد و بازار، يعني «نفع شخصي» معرفي ميکند.
نظريه انتخاب عقلاني بر اساس مفروضات اقتصاد خرد، به عنوان چارچوبي براي فهم و مدل سازي رفتارهاي اجتماعي به کار گرفته ميشود و اصول بنيادين آن بر اين فرض استوار است که «رفتار سياسي را ميتوان به عنوان نتيجه انتخاب هاي افرادي که به دنبال نفع شخصي خود بوده اند، فهميد» (مارش و استوکر، ١٣٨٨: ٣٥).
منتقدان نظريه انتخاب عمومي با طرح اين پرسش که «آيا اين اطمينان وجود دارد که افراد هميشه به دنبال حداکثرسازي منافع شخصي خودند؟» و «آيا ميتوان ايده آل هاي انسان دوستانه ، اخلاقي و سياسي را با قاعده سود و زيان دنبال کرد» (وحيد: ١٣٨٣: ٦٣)، تأکيد ميکنند که «بر اساس تحليل منطقي و نيز مشاهده شواهد تجربي، بسياري از رفتارهاي افراد را در عالم خارج نميتوان بر حسب انگيزه بيشينه سازي منفعت تبيين کرد» (ليتل ، ١٣٧٣: ٩٨).
لذا، ايراد به نظريه انتخاب عمومي از منظر ايده آل هاي انسان دوستانه و اخلاقي و مقابل نفع شخص قرار دادن اين ايده آل ها، آن هم در معناي فراگير نفع (در مقابل ضرر)، منطقي نيست ؛ چرا که عمل مطابق با هنجارهاي اجتماعي و انجام اعمال نوع دوستانه در زندگي سياسي و دل نگران بودن درباره سرنوشت ديگران ، تشخيص آن به مثابه نفع خود است ، نه انکار نفع شخصي خويش !.