چکیده:
بومیگرایی در ایران همانند سایر جوامع جهان سومی در نتیجه ازجاشدگی گفتمان تجدد غربی به عنوان گفتمان بدیل مطرح شد.گفتمان تجدد غربی که ادعای جهانشمولی داشت پس از جنگ جهانی دوم شروع به تزلزل نمود که به نظریات پسااستعماری شهرت یافت. پرسش اصلی تحقیق این است که مفهوم غرب در گفتمان بومیگرایی جلال آلاحمد چه جایگاهی دارد. فرضیۀ تحقیق بر آن است که نوع بازنمایی مفهوم غرب در اندیشۀ جلال آلاحمد، او را در مقام پیشگامان تفکر پسااستعماری قرار میدهد و باید تفسیر اندیشۀ او را ذیل مفهوم «فرودستی» در معنای گرامشیایی-اسپیواکی آن فهمید اما این اندیشه فاقد جهانشمولیّت و مفهومپردازی عام بوده و صرفاً در ابعاد محلی و تمثیلی طرح شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که نقد مناسبات فرادستی/فرودستی در اندیشه آلاحمد در اعتراض به غربزدگی و با هدف بازگشت به خویشتن و ارج نهادن فرهنگ بومی طرح شد اما در سطح انشانویسی باقی ماند و به یک دستگاه مفهومی منسجم نرسید. آلاحمد در فرایند مفصلبندی گفتمان بومیگرا با طرح ایده بازگشت به خویش ناتوان از آن بود که با گذار از نگاه محلی و بومی یک صورتبندی مفهومی و جهانشمول از نظریهاش ارائه کند. روش جمع آوری دادهها اسنادی و کتابخانهای است.
Indigenousness in Iran, like in other Third World societies, emerged as an alternative as a result of the displacement of the Western modernist discourse. The Western modernist discourse, which claimed to be universal, began to falter after World War II, becoming known as postcolonial theories. The main question of the research is what is the place of the concept of the West in the discourse of nationalism of Jalal Al-Ahmad. The research hypothesis is that the type of representation of the concept of the West in Jalal al-Ahmad's thought places him as a pioneer of postcolonial thought and the interpretation of his thought should be understood under the concept of "inferiority" in its Gramscian-Spivakian sense. It has been designed only in local and allegorical dimensions. The results of the research show that the critique of superior / inferior relations in Al-Ahmad's thought was designed in protest of Westernization and with the aim of returning to self and respecting the native culture, but remained at the level of essay writing and did not reach a coherent conceptual apparatus. In the process of articulating the indigenous discourse, Al-Ahmad was incapable of presenting a conceptual and universal formulation of his theory by transitioning from a local and indigenous perspective. The method of data collection is documentary and library.
خلاصه ماشینی:
فرضیۀ تحقیق بر آن است که نوع بازنمایی مفهوم غرب در اندیشۀ جلال آل احمد، او را در مقام پیشگامان تفکر پسااستعماری قرار میدهد و باید تفسیر اندیشۀ او را ذیل مفهوم «فرودستی» در معنای گرامشیایی-اسپیواکی آن فهمید اما این اندیشه فاقد جهانشمولیت و مفهوم پردازی عام بوده و صرفا در ابعاد محلی و تمثیلی طرح شده است .
مفروضات تحلیل گفتمان که از برآیند قواعد تحلیل متن ، هرمنوتیک ، نشانه شناسی، مکتب انتقادی، روانکاوی مدرن و دیدگاه فوکو در دیرینه شناسی و تبارشناسی شکل گرفته ، عبارت اند از: انسان های مختلف ، به متن یا گفتار واحد، متفاوت نگاه میکنند و برداشت یکسان و واحدی ندارند؛ خواندن (برداشت و تفسیر از متن ) همیشه نادرست خواندن (برداشت نادرست از متن ) است ؛ متن را بایستی به عنوان یک کل معنادار نگریست و این معنا لزوما در خود متن نیست ؛ هیچ متن خنثی یا بیطرفی وجود ندارد.
پیدایش جنبش ملی شدن صنعت نفت -که ایدئولوژی غالب آن ناسیونالیسم ضد استعماری بود-در اواخر دهه بیست شمسی که منافع استعماری غرب در ایران را تهدید میکرد و شکست آن در اثر مداخله غرب از طریق طرح ریزی و حمایت از کودتا سرآغازی برای مفصل بندی گفتمان بومیگرایی در ایران شد که روشنفکران ایرانی را به شورش و قیام فکری برعلیه گفتمان تجدد غربی و سلطه فرهنگی،سیاسی و اقتصادی غرب واداشت .