چکیده:
تمدن محصول باورها، نگرشها، احساسات و رفتارهایانسان و ترکیبی از عوامل سخت افزاری و نرم افزاری است، مطابق رویکردتحلیل لایهای علتها آشکارترین وجوه تمدن رفتارها و نمادهایی هستند که توسط نهادها و ساختارهای برآمده از جهانبینیها و یا جهاننگریها پشتیبانی میشوند، علاوه براین در لایههای زیرین تمدن استعارهها و اسطورهها مقوم کنشها و کنشگران حوزه تمدن با چارچوبهای شناختی- هنجاری متعهد به نگهداری تمدن قرار دارند که مقوم نگرشها و رفتارهای تمدنساز است. مولفههای سختافزاری ناظر بر شکلگیری و تکامل هویت مادی و کالبدی تمدن"وجوه آشکار" هستند درحالی که مولفههای نرم افزاری ناظر برهویت معنوی و درونی و زیر ساخت فکری تمدن است. تمدن نوین اسلامی به عنوان نوع خاصی از تمدنگرایی علیرغم وجوه اشتراک در عناصر مادی با سایر تمدنها درمولفههای نرم افزاری ومعنوی تفاوت آشکاری با سایر تمدنها دارد و دارای ویژگیهای اختصاصی و منحصربهفرد است. بنابراین تحقق آن مستلزم گذارتمدنی (گذر از تمدن مختلط، متناقض کنونی) و تمرکز بر مولفههای تمدنساز در قواره جهانبینی و جهاننگری اسلامی و مسلمانی است. این مقاله با هدف تبیین ابعاد و مولفههای تمدنساز در افق تمدن نوین اسلامی با تاکید بر مراحل پنجگانه تمدن سازی در دیدگاههای مقام معظم رهبری و با روش ترکیبی؛ تحلیل گفتمان و تحلیل لایهای علتها (CLA) انجام شده است. نتایج این بررسی نشان داد تمدنهای کنونی اسیر نگاه تک بعدی و سطحی به انسان و جهان هستند لذا گذر از وضعیت کنونی مستلزم نگاه تمدنی به جهان و توجه به دوگانههای مختلف وجود انسان و تعادل در زیست مادی و معنوی است. در این مقاله مولفههای تمدن ساز در قالب"نظریه گذار تمدنی" در سه سطح 1. لایههای آشکار، 2. لایههای کمتر آشکار و 3. لایههای پنهان تمدن، تحلیل و بررسی شده است. منابع و ذخائر طبیعی و خدادادی، موقعیت ژئواستراتژیک، سرزمین، جمعیت و منابع انسانی، علم و تکنولوژی، توسعه زیرساختها، فضا و ارتباطات به عوامل و مولفههای مادی و سخت افزاری تمدنساز در افق تمدن نوین اسلامی شاملتبیین شده است. همچنین در بعد عوامل و مولفه معنوی مولفههای نرم افزاری تمدنساز شامل: ارتباط با خالق و منشاء هستی (دینداری، توکل و توسل، معنویت گرایی، تعالیم الهی و هدایت ائمه اطهار (ع)، فلسفه انتظار و کمال جویی)، ارتباط اجتماعی با همنوعان (اخلاق گرایی، معرفت گرایی، عدالت خواهی، سرمایه اجتماعی)، سیستمها و نظامات (نظام اداری و حکومت، نظام آموزشی و نوآوری، نظام حقوقی، قانون، قضایی، نظم و امنیت) در ساخت و افق تمدن نوین اسلامی تبیین شده است. محقق درجمعبندی بر این باور است بر اساس دیدگاه مقام معظم رهبری ترکیب موزون و انباشتگی درونی لایههای تمدن با راهبرد بیداری اسلامی- ایرانی با عنوان (ترکیب حبولا وحبولا) امکان تحقق تمدن نوین اسلامی در قواره ایرانی را فراهم مینماید.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر ناظر بـه ايـن مسـئله اسـت کـه تمـدن بـه ارث رسـيده بـه جوامـع اسـلامي تلفيقـي از دســتاوردهاي تمــدن اســلامي و تمــدن غــرب اســت کــه مجموعــه اي از مســائل و مشــکلات لاينحل را در حـوزه هـاي فکـري، فرهنگـي، اجتمـاعي و اقتصـادي بـه دنبـال داشـته و دارد، لـذا در فهم تلاش هـاي متفکـران و فعـالان حـوزه تمـدن اسـلامي بـراي بـرون رفـت از ايـن وضـعيت بـا ســه رويکــرد حــل مســئله مواجــه هســتيم کــه عبارتنــد از: گــروه اول ؛ رويکــرد ســنت گرايــي اسلامي که علاوه بر ضـديت تمـام بـا غـرب و همچنـين مقاومـت در برابـر هرگونـه قرائـت مـدرن 117 و نو از اسـلام ، خواهـان بازگشـت بـه سـنت و تمـدن صـدر اسـلام و سـلف صـالح هسـتند، گـروه دوم ؛ گروهي هسـتند کـه شـيفته تمـدن غـرب شـده و تنهـا راه پيشـرفت و تمـدن را الگـو بـرداري بي چون و چرا از تمدن غـرب مـيداننـد و گـروه سـوم اگرچـه انتقـاد شـديدي برمبـاني و محتـواي تمــدن غــرب وارد مــيکننــد، امــا خواهــان اســتفاده از تجــارب و دســت آوردهــاي مفيــدغرب بــه عنوان ميـراث بشـري هسـتند و درعـين حـال در صـدد قرائـت مـدرن از اسـلام و خصوصـا اسـلام سياسي در تشـکيل حکومـت و تمـدن سـازي هسـتند.
/ 121 اين سبک از تمدن سازي به جـاي تاکيـد بـر ابعـاد سـخت افـزاري تمـدن ، بـر تـاثير مولفـه هـاي نرم افزاري در تمـدن سـازي پايبنـد اسـت ، بـر ايـن قاعـده اصـلي کـه "زمـين خـدا هيچگـاه بـدون ولي نميمانـد"، در کـانون نـرم افـزاري ايـن انديشـه تمـدني؛ معصـوميت محـوري اوليـه و ولايـت محــوري متــأخر قــرار دارد کــه در برســاخت تمــدن بــه مفهــوم عــام و تمــدن نــوين اســلامي بــه مفهوم خاص دلالت دارد، برخي مولفه هاي نرم افزاري تمدن ساز عبارتند از: فلسفه و فرهنگ هرتمدني بـر فلسـفه و فرهنـگ مشـخص اسـتوار اسـت ، ايجـاد، حفـظ و گسـترش هـر تمـدني وابسته به بعد فکـري و انديشـه گـاني اسـت ، بقـاي هرتمـدني و نيـز نفـوذ و گسـترش آن درجهـان وابسته به جريان مولد فکري فلسفي و علمي است .