چکیده:
تجربه زیست سیاسی در نظامهای مبتنی بر تئوری تفکیک قوا طی قرون اخیر بیانگر پایهای اخلاقی برای تفکیک قوا در نظامهای سیاسی است؛ زیرا مفروض اصلی تفکیک قوا ممانعت از فساد قدرت مطلق است. نظام سیاسی پیشامدرن متمرکز و متکی بر فرد و اخلاق فردی بود؛ بنابراین به فساد و استبداد گرایید. اما تئوری تفکیک قوا در عمل ضرورت دارد به وجه خاصی از اخلاق به نام اخلاق ساختاری منتهی گردد. اخلاق ساختاری در سه بُعد مهم امنیت نهادی و آزادی نهادی و قانون نهادی هنجارسازی میکند و تعیینکننده رفتار سیاسی حکومت است. مقاله حاضر میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که: «چگونه میتوان به اتکای اخلاق ساختاری برآمده از تئوری تفکیک قوا، به فسادزدایی از نهادهای رسمی پرداخت؟». بنابراین پژوهش حاضر براساس چارچوب نظری نهادی و روش تحقیق تبیین علّی در پی ایضاح ابعاد اخلاق ساختاری نظریه تفکیک قوا و نقش آن در فسادزدایی از نهادهای رسمی است. روش گردآوری مطالب کتابخانهای است و هدف اصلی تحقیق، تبیین چگونگی فسادزدایی از نهادهای رسمی با بهرهگیری از پایه اخلاقی تئوری تفکیک قواست.
Biopolitical experience in systems based on the theory of the separation of powers in recent centuries reflects the moral basis for the separation of powers in political systems, because the main premise of the separation of powers is to prevent the corruption of absolute power. Because the pre-modern political system was centralized and dependent on the individuals and individual morality, it turned to corruption and tyranny. But the theory of the separation of powers in practice necessarily leads to a particular aspect of ethics called structural ethics. The structural ethics regulates the three important dimensions of institutional security, institutional freedom, and institutional law, and determines the political behavior of government. The study struggles to answer the question of "how to eliminate corruption in official institutions based on the structural ethics derived from the theory of the separation of powers". Therefore, based on the institutional theoretical framework and the research method of explaining causality, the present study seeks to clarify the dimensions of structural ethics, the theory of separation of powers and its role in eliminating corruption in official institutions. Library method of data collection at the service of the current research explains how to eliminate corruption in official institutions by using the moral basis of the theory of separation of powers.
خلاصه ماشینی:
بنابراین پژوهش حاضر براساس چارچوب نظری نهادی و روش تحقیق تبیین علّی در پی ایضاح ابعاد اخلاق ساختاری نظریه تفکیک قوا و نقش آن در فسادزدایی از نهادهای رسمی است.
مدل مفهومی پژوهش مطابق مدل مفهومی، تفکیک قوا مولد مؤلفههایی مانند امنیت، آزادی و قانون نهادی است که در بستر اخلاق ساختاری میتواند در فسادزدایی از نهادهای رسمی در ایران مؤثر باشد.
تقلیل فساد با زمینههای فردی و ساختاری به شرح بالا بدون توجه به مفهوم بنیانی آزادی و امنیت و قانون نهادی دشوار است؛ بنابراین در ادبیات پژوهش ابتدا چالش فساد در نهادهای رسمی در ایران تبیین میگردد، سپس سه بُعد مهم تئوری تفکیک قوا در بستر اخلاق ساختاری ایضاح میشود.
به گفته مونتسکیو آزادی فقط در یک دولت معتدل یافت میشود، یعنی در جایی که چینش نهادی اشیا از سوءاستعمال قدرت جلوگیری میکند (مونتسکیو، 1391: ج1، ص284ـ295) و اینکه آزادی سیاسی افراد باید نهتنها در رابطه با قانون اساسی ملاحظه شود، یعنی در جایی که آزادی از گذر یک تفکیک معیّن قوای سهگانه شکل گرفته است؛ بلکه باید در رابطه با خود شهروندان در نظر گرفته شود، یعنی در جایی که آزادی بنیان امنیت است (همان: 433ـ435).
بهاینترتیب اصلیترین هدف تئوری تفکیک قوا جلوگیری از فساد قدرت است و فسادزدایی از جنبه اخلاقی برخوردار است.
نتیجه این پژوهش ناظر بر پیامدهای تئوری تفکیک قوا در ایجاد اخلاق ساختاری و فسادزدایی از نهادهای رسمی قدرت است.
ب) مفاهیم مهم قانون نهادی، آزادی نهادی و امنیت نهادی پردازش و مثلث این مفاهیم در بستر اخلاق ساختاری با ابتنای بر تئوری تفکیک قوا پردازش شده است.