چکیده:
در حالی که چین در نیمه نخست قرن بیستم، یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود و مردم این کشور از کمبود مواد غذایی و شرایط نامطلوب زندگی در رنج بودند، این کشور در چند دهه اخیر توانسته است با اجرای سیستم توسعه اقتصادی، به یکی از بالاترین نرخهای رشد اقتصادی تجربه شده دست یابد و بعد از آمریکا، به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود. بهرغم سابقه و تاریخچه بلندمدت برنامهریزی توسعه در ایران در مقایسه با برخی کشورهای تازه صنعتی شده، همچنان بسیاری از عمدهترین اهداف برنامههای توسعه اقتصادی پنجساله کشور مانند رشد صنعتی پایدار، صادرات کالاهای صنعتی، رفاه عمومی و عدالت اجتماعی محقق نشدهاند. بنابر یافتههای این مطالعه میتوان گفت، تطبیق برنامههای توسعه براساس ظرفیتهای اقتصادی، وجود نقشه راه برای جذب سرمایهگذاران خارجی و توافق حاکمیتی بر سر راهبردهای اقتصادی از جمله دلایل عمده موفقیت دولت چین در دستیابی به توسعه اقتصادی در دهههای اخیر بودهاند. همگرایی و ایجاد وحدت در خصوص اصلاحات اساسی اقتصادی، تدوین نقشه راه جامع برای جذب سرمایهگذاران خارجی، تقویت دیدگاههای اقتصادی در سیاستهای خارجی، عملگرایانه بودن سیاستهای اقتصادی و نخبهمداری در بخش حاکم کشور از جمله عمدهترین راهکارهایی هستند که برای عملیسازی برنامههای توسعه اقتصادی و تحقق اهداف این برنامهها پیشنهاد میشوند
خلاصه ماشینی:
تحلیلی بر تجربه چین در توسعه اقتصادی و درسهایی برای ایران چکیده در حالی که چین در نیمه نخست قرن بیستم، یکی از فقیرترین کشورهای جهان بود و مردم این کشور از کمبود مواد غذایی و شرایط نامطلوب زندگی در رنج بودند، این کشور در چند دهه اخیر توانسته است با اجرای سیستم توسعه اقتصادی، به یکی از بالاترین نرخهای رشد اقتصادی تجربه شده دست یابد و بعد از آمریکا، به بزرگترین اقتصاد جهان تبدیل شود.
بنابر یافتههای این مطالعه میتوان گفت، تطبیق برنامههای توسعه براساس ظرفیتهای اقتصادی، وجود نقشه راه برای جذب سرمایهگذاران خارجی و توافق حاکمیتی بر سر راهبردهای اقتصادی از جمله دلایل عمده موفقیت دولت چین در دستیابی به توسعه اقتصادی در دهههای اخیر بودهاند.
بنابه نظر کارشناسان و براساس آمارهای اقتصادی منتشر شده توسط نهادهای بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، از هنگام آزادسازی اقتصادی در سال 1978، چین یکی از بالاترین نرخهای رشد اقتصادی و شاخصهای اقتصادی برجستهای را داشته است؛ برای نمونه، میتوان گفت، بنابر دادههای BMI، سهم چین از کل تولید ناخالص داخلی جهان به بیش از 2/15 درصد در سال 2017 رسیده و این موضوع در حالی است که این سهم پیش از شروع قرن 21 کمتر از 7/3 درصد بوده است.
در ادامه این بخش با توجه به تجربه چین برخی راهکارهای مهم برای افزایش درجه موفقیت برنامههای توسعه اقتصادی کشور ارایه میشود: 1- همگرایی و ایجاد وحدت در اصلاحات اساسی اقتصادی یکی از معضلات عمده پیش روی سیاستگذاری و اجرای برنامههای اقتصادی نبود وحدت و همگرایی در بین بخشهای مختلف تصمیمگیری و اجرایی کشورمان است.