چکیده:
در دهه گذشته، طرفداران برهان اجماع عام، تقریرهای سنتی این برهان را عقیم دانسته و صورتبندی جدیدی از این استدلال ارائه دادهاند که با تکیه بر اجماع همگانی بسیاری از انسانها در اکثر دورانهای تاریخی، بهترین تبیین بر صدق خدا باوری را فراهم میآورد. در این پژوهش، به دنبال پاسخگویی به این سؤالها هستیم: آیا خداباوری، اعتقادی همگانی در طول تاریخ در تمام جوامع انسانی میباشد؟ آیا بر فرض همگانی بودن یک باور، میتوان از نظر منطقی، صدق آن را نتیجه گرفت؟ یافتههای پژوهش بر آن است که مقدمه اول این برهان، باور بسیاری از انسانها بر وجود موجود یا موجودات ماوراء طبیعی و مقدس در دوران گذشته و معاصر را از طریق شواهد مستقل تجربی، اثبات مینماید. مقدمه دوم این استدلال با تکیه بر عامگرایی معرفتی، صدق احتمالی باورهای دینی همگانی را فراهم میآورد، اگرچه تبیینهای تکاملی، رقیب جدی در برابر توجیه و صدق چنین باورهایی محسوب میشوند.
In the recent decade, the proponents of the Common Consent Argument have considered traditional interpretations of this argument futile, and instead, have presented a new format of this reasoning that was relying on the common agreement among people in many historical periods in the past, it provides the best explanation of the truth of theism. The present study aims to answer the following questions: Has theism been a collective belief in all human societies during the history? Can we conclude the truth of a belief based on the assumption of some collective consensus over that belief? The results of the study indicate that using empirical independent evidences, the first premise of this argument states that many people in the past and nowadays believe in the existence of some supernatural and sacred Supreme Being or deities. The second premise of this reasoning relying on epistemic Universalism, denotes the likely truth of common religious beliefs among people, although the interpretations of the theory of evolution are considered as a serious competitor against the justification and truth of such beliefs.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش ، به دنبال پاسخ گويي به اين سؤال ها هستيم : آيا خداباوري ، اعتقادي همگاني در طول تاريخ در تمام جوامع انساني ميباشد؟ آيا بر فرض همگاني بودن يک باور، مي توان از نظر منطقي ، صدق آن را نتيجه گرفت ؟ يافته هاي پژوهش بر آن است که مقدمه اول اين برهان ، باور بسياري از انسان ها بر وجود موجود يا موجودات ماوراء طبيعي و مقدس در دوران گذشته و معاصر را از طريق شواهد مستقل تجربي ، اثبات مينمايد.
(به تصویر صفحه مراجعه فرمایید) با به کار بردن اين داده هاي انسان شناسانه ميتوانيم مقدمه اول برهان اجماع عام را اين گونه صورت بندي کنيم : «تقريبا اکثر انسان ها و احتمالا در بسياري از جوامع دور افتاده که به طور مستقل از يکديگر زيست ميکرده و يا ميکنند و در بسياري از دورانهاي تاريخي ، در اعتقاد به وجود ارواح در برخي مظاهر طبيعت که داراي تأثيرات علي نيز هستند، وفاق عامي با يکديگر دارند» [p٩ ,١٧].
بايد توجه داشت که در اموري که وفاق از طريق شواهد مستقل تأييد شود، نيز همواره احتمال خطا به صفر نمي رسد؛ از اين رو، تام کلي از طرفداران برهان اجماع عام ميگويد: «باور گسترده در باب خداوند، بخش مهمي از شاهدي بر له صدق خداباوري است ، نه اينکه باور گسترده به خداوند، همه ي امور مورد نظر در باب چنين باوري را معقول ميسازد» [p١٤٤ ,٨].
Epistemic Authority: A Theory of Trust, Authority, and Autonomy in Belief, New York, Oxford University Press.