چکیده:
هدف این پژوهش ارزشیابی ناکارآمدی برنامهی آموزشی کارشناسی رشتهی مهندسی معماری و تعیین میزان مطلوبیت سرفصلها با رویکرد راهبردی برای جوابگویی هر چه بیشتر به نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه در جهت ساماندهی وضعیت ساختار آموزش معماری با تبیین آسیبها و گسستگیهای میان آموزشهای نظری و عملی در جهت رسیدن به اهداف این رشته در ایران است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و متخصصان رشته معماری است، که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی در دسترس 67 نفر بعنوان نمونه انتخاب شد و از ابزار پرسشنامه محققساخته استفاده شده که دارای 37 سوال و 5 مولفه اثربخشی درونی، اثربخشی بیرونی، اثربخشی نهانی، پیوند نظریه و عمل و نیازها و اهداف بازنگری میباشد. برای تجزیه و تحلیل دادههای پرسشنامه از تحلیلعاملی تاییدی استفاده کردیم. با توجه به نتایج در برنامههای بازنگریشده اخیر هیچ کدام از نیازها برآورده نشدهاند و لزوم بازنگری مجدد برنامهدرسی آموزش کارشناسی معماری ایران با ضرورت توجه به پیوند نظریه و عمل در چارچوب توسعه دانش معماری در مرتبه اول و در نظر گرفتن نیازهای ضروری، واقعی و صالح جامعه در برنامه بازنگری در جهت رسیدن به اهداف که در مرتبه دوم ضرورت میباشد وجود دارد که در این راستا پیشنهادانی ارائه شدهاست.
The purpose of this study was to evaluate the inefficiency of undergraduate Curriculum in Architecture. Moreover, determine the desirability of the headings based on a Strategic to respond to the most urgent, real needs of the community to regulate the status of the architectural education structure by explaining the gaps between theoretical and practical training to achieve the goals of this field in Iran. The statistical population of the study consisted of professors and specialists in architecture. 67 people were selected by using purposive and non-probability sampling method as the sample and used a researcher-made questionnaire with 37
questions and 5 Components of internal effectiveness, external effectiveness, latent effectiveness, linking theory and practice and needs and goals of review. We used confirmatory factor analysis with Amos software to analyze the questionnaire data. According to the results of the estimation, in the recent revised programs, none of the requirements has fulfilled and it is necessary in the first place to revise the curriculum of Iranian undergraduate education with the necessity to pay attention to linking theory and practice within the framework of architectural knowledge development. In addition, it is necessary in the second place to Considering the urgent, realistic, and justifiable needs of the community is included in the review program. Which some suggestions have made in this regards.
خلاصه ماشینی:
ارزشيابي برنامه درسي آموزش معماري ايران بر اساس رويکرد راهبردي با تأکيد بر پيوند نظريه و عمل کريستينه ابراهميان ١، بهرام وزيري فراهاني ٢*، وديهه ملاصالحي ٣، سحر طوفان ٤، حسين مرادينسب 5 (دريافت : ١٣٩٨/١٠/٢٩ ـ پذيرش نهايي: ١٣٩٩/٠٤/١٥) چکيده هدف اين پژوهش ارزشيابي ناکارآمدي برنامه ي آموزشي کارشناسي رشته ي مهندسي معماري و تعيين ميزان مطلوبيت سرفصل ها با رويکرد راهبردي براي جوابگويي هر چه بيشتر به نيازهاي ضروري، واقعي و صالح جامعه در جهت ساماندهي وضعيت ساختار آموزش معماري با تبيين آسيب ها و گسستگيهاي ميان آموزش هاي نظري و عملي در جهت رسيدن به اهداف اين رشته در ايران است .
با توجه به نتايج در برنامه هاي بازنگريشده اخير هيچ کدام از نيازها برآورده نشده اند و لزوم بازنگري مجدد برنامه درسي آموزش کارشناسي معماري ايران با ضرورت توجه به پيوند نظريه و عمل در چارچوب توسعه دانش معماري در مرتبه اول و در نظر گرفتن نيازهاي ضروري، واقعي و صالح جامعه در برنامه بازنگري در جهت رسيدن به اهداف که در مرتبه دوم ضرورت ميباشد وجود دارد که در اين راستا پيشنهاداني ارائه شده است .
Keywords: Curriculum, Architecture, Evaluation, Strategic Approach, Linking Theory and Practice مقدمه برنامه درسي مبناي فرايند ياددهي-يادگيري و بسته پيشنهادي براي انتقال دانش ، نگرش و مهارت هاي مورد نياز به دانشجويان در آموزش عالي به شمار ميرود که به ايجاد حلقه ارتباطي محکمي ميان دانشجو، استاد، دانشگاه و جامعه منجر ميشود (ابراهيم پور و سبحانينژاد، ١٣٩٣).