چکیده:
مقدمه
رابطه جنسی، کارکرد طبیعی بین زوجین است که احساس رضایت از آن در حفظ نظام خانواده موثر است و عامل اصلی در پیشگیری از عدم تعهد و رابطه فرازناشویی می باشد.
هدف
هدف پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی بود.
روش
روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری ۶۸ زن دارای رابطه فرازناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ویژه زنان در شهرستان سنندج در سال ۱۳۹۸ بود. با نمونه گیری در دسترس ۴۵ نفر انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (۱۵نفره) گمارده شدند. پرسشنامه عملکرد جنسی زنان روزن و هایمن (۲۰۰۴) استفاده شد. برای گروه اول برنامه زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی ۸ جلسه، و گروه دوم برنامه سیستمی-رفتاری ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای اجرا شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد.
یافته ها
نتایج نشان داد که هر دو مدل زوج درمانی خود تنظیم گری-دلبستگی و سیستمی-رفتاری بر بهبود عملکرد جنسی زنان دارای رابطه فرازناشویی اثربخشی معناداری داشتند (۰۰۱/۰>P). نتایج پیگیری نشان داد این نتایج بعد از سه ماه پایدار ماند. بین گروه های زوج درمانی تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری
می توان از این دو رویکرد به عنوان مداخله ای موثر در روابط زوجین استفاده کرد.
Aim
The present research aimed to compare the effectiveness of Self Regulation-Attachment and Systemic-Behavioral Couple Therapies on the Sexual Function in Women with Extra-Marital affairs.
Method
Research method was quasi-experimental using pretest, post-test and a three month follow-up with control group. The statistical population were women with Extra-Marital affairs referred to a counseling center in the city of Sanandaj in 2019. Through available and voluntary sampling, 45 subjects were selected and randomly assigned into two intervention and one control groups (15 persons). The Female sex functionality inventory (Rosen & Heiman, 2000) was used. One The intervention group received Self Regulation-Attachment Sepahvand, Rasoolzade Tabatabaei, Besharat, Allahyari (2014) through 8 session., another group received ystemic-Behavioral Crowe & Ridley (1990) Couple Therapy through 10 session, of 90 minutes duration each held once a week. Data was analyzed using mixed analysis of variance with repeated measures.
Results
Results showed that both couple therapy programs significantly improved the Sexual Function (P< 0.001). Follow-up analyses showed that these results remained stable after three months. No significant difference was found between the two experimental groups.
Conclusion
These two approaches can be used as an effective intervention in couple relationships.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش مقايسه اثربخشي زوجدرماني خودتنظيم گري ـ دلبستگي و سيستمي ـ رفتاري بر عملکرد جنسي زنان داراي رابطه فرازناشويي بود.
نتايج نشان داد که هر دو مدل زوجدرماني خودتنظيم گري ـ دلبستگي و سيستمي ـ رفتاري بر بهبود عملکرد جنسي زنان داراي رابطه فرازناشويي اثربخشي معناداري داشتند (٠٠٠١>P).
نتايج پژوهش ها نشان داد زوجدرماني سيستمي ـ رفتاري در افزايش بهزيستي رواني زوجين (يوسف زاده، فرزاد، نوابي نژاد و نوراني پور٣٥، ١٣٩٦)، در افزايش سازگاري زناشويي ، کاهش مشکلات زناشويي و استفاده مناسب از هيجانات مثبت و منفي در ارتباط زوجين (گودرزي و بوستاني پور٣٦، ١٣٩٢)، بهبود مهارتهاي ارتباطي و سازگاري زوجين (ساکي ، يونسي ، بشارت و جعفري ، 37 ١٣٩٥) و افزايش ميل جنسي زوجين (بوستاني پور، ١٣٨٨) مؤثر بوده است .
بنابراين با توجه به اهميت موضوع و اندکبودن پژوهش هاي انجامشده در اين زمينه ، هدف اصلي پژوهش حاضر مقايسه تأثير زوجدرماني خودتنظيم گري ـ دلبستگي و زوجدرماني سيستمي ـ رفتاري بر بهبود عملکرد جنسي زنان داراي رابطه فرازناشويي بود.
بحث و نتيجه گيري اين پژوهش با هدف مقايسه اثربخشي زوجدرماني خودتنظيم گري ـ دلبستگي و زوجدرماني سيستمي ـ رفتاري بر عملکرد جنسي زنان داراي رابطه فرازناشويي انجام شد.
يافته هاي حاصل از پژوهش نشان داد زوجدرماني خودتنظيم گري ـ دلبستگي و زوجدرماني سيستمي ـ رفتاري بر بهبود عملکرد جنسي زنان تأثير معناداري داشته اند و اين تأثير در مرحله پيگيري سه ماهه ماندگار است .